27اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله تشريع گرديد. 12. همان راوى از ابوذر روايات مىكند كه گفت: استفاده از دو متعه براى كسى جز ما - بهطور ويژه - جايز نيست؛ متعۀ زنان و متعۀ حج. 23. عبدالرحمان بن ابي شعثاء گويد: نزد ابراهيم نخعى و ابراهيم تيمى آمده و به آن دو گفتم: من تصميم دارم كه امسال ميان عمره و حج، جمع كنم. ابراهيم نخعى گفت: اما پدر تو ميان اين دو، جمع نمىكرد. ابراهيم تيمى از پدر خود نقل كرد كه وى در اينخصوص در ربذه نظر ابوذر را جويا شد و او گفت: رخصت عمرۀ تمتّع تنها براى ما صادر شد و ارتباطى با شما ندارد. 3نقد و بررسى روايات مخالف با جواز عمرۀ تمتّع
در مقام جمعبندىِ روايات گذشته و نقد روايات مخالف با جواز عمرۀ تمتع بايد گفت:
رواياتى كه حكايت از اجتناب پيامبر صلى الله عليه و آله و برخى از صحابه از انجام عمرۀ تمتع در حَجةالوداع دارد، رواياتى قابل قبول بوده كه دليل آن صرفاً قربانى به همراه داشتن پيامبر صلى الله عليه و آله و دستهاى از اصحاب ايشان دارد و چنانكه پيشتر گذشت، در همان سال دهم هجرى، بيشتر همراهان پيامبر صلى الله عليه و آله؛ از جمله همسران آن حضرت و نيز فاطمۀ زهرا عليها السلام موظف به انجام عمرۀ تمتّع شدند و تنها در روز ترويه بهقصد حج لبيك گفتند. رواياتى كه رخصت عمرۀ تمتّع را ويژۀ اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله اعلام مىكند، رواياتى غير قابل قبول بوده و قطعاً بر پايۀ جعل يا توهّم وارد شده است. دليل آن اوّلاً: رواياتى است كه تشريع عمرۀ تمتّع و نيز توأمان بودن عمره و حج در ماههاى حج را بهعنوان حكم ابدى اعلام مىكند - از جمله سؤال سراقة بن مالك جعشم از پيامبر خد صلى الله عليه و آله كه در پاسخ او به ابدى بودن حكم تشريع عمره اشاره گرديد. 4- و ثانياً روايات متعددى در منابع اهلسنت وارد شده كه از نهى و تحريم عمرۀ تمتّع در ماههاى حج بهعنوان بدعتى از سوى عمر حكايت دارد و ظاهراً تا وقتى عمر زنده بود، مردم را از انجام عمرۀ تمتّع نهى كرد و نهى او مورد تبعيت قرار داشت. اما چون از دنيا رفت، مجدداً ميان اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله در خصوص جواز يا عدم جواز آن اختلاف نظر بهوجود آمد و اكثر اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله به اين دليل كه در نسخ عمرۀ تمتّع آيه و سنتى وجود ندارد و تنها بر پايه رأى و نظر شخصى (عمر) نهى از عمرۀ تمتّع وارد شده، مجدّداً متمايل به انجام آن شدند.