51همه چيز آشفته مىشود، لذا در جامعۀ شر خيز و آشفته، نه حفظ ايمان ممكن است و نه به كمال معنوى رسيدن ميسور مىگردد. از اين رو است كه حاجى براى ايجاد محيط مناسب و دفع شرّ فاسقان؛ از جن و انس و عرب و عجم، دعا مىكند.
دعاى ركن غربى تا ركن يمانى
رواى گويد: امام صادق عليه السلام را ديدم هنگامى كه از حجر اسماعيل مىگذشت و به ديوار پشت كعبه مىرسيد، مىفرمود:
«يٰا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْل، وَ الْجُودِ وَ الْكَرَم، إِنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضٰاعِفْهُ لِي، وَ تَقَبَّلْهُ مِنِّي، إِنَّكَ أَ نْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيم» . 1«اى صاحب بخشش و كرامت و جود و كرم، عمل (نيكوى) من اندك است، آن را دو چندان كن و از من بپذير، به راستى كه تو شنوا و دانايى.»
بندۀ واقعى كسى است كه عمل خير خويش را در مقابل حق اندك ببيند؛ زيرا كارى هرچند بزرگ باشد، در محضر عظمت و كبريايى بارى تعالى - جَلَّت عَظَمَتُه - اندك و كوچك است. البته اين نه تحقير عمل نيك و عبادت است، بلكه آن را به رخ پروردگار كشيدن و بزرگ پنداشتن و به خدا منّت نهادن است، در حالى كه گفتهاند:
«اَلْعَبْدُ وَ مٰا فِي يَدِهِ لِمَولاٰهُ» ؛ «بنده و آنچه در اختيار دارد، از آنِ مولاى اوست.»
پس هر آنچه كه از جانب بنده صادر مىشود، به حق بر مىگردد. وقتى هستى شخص از خداست، فعل و قوّه و عبادت و نيايشش نيز از آنِ اوست.
صدور افعال عبادى از انسان، صورتى ظاهرى دارد و صورتى باطنى و گاهى كاستى و نقص در شكل و صورت ظاهرى عبادت است نه باطنى، مثل اينكه صدقهاى را كه داده اندك است يا به فقير يك وعده غذا داده و يا چند ركعتى نماز خوانده است.
و گاهى هم كاستى از جهت محتوا و معنا است؛ مثلاً در انجام عبادت، حضور قلب كامل نداشته است. پس گاهى ضعف كمّى دارد و گاهى كيفى و عمل ممكن است به يكى از اين دو جهت مورد پذيرش قرار نگيرد. از اين جهت زائر خانۀ خدا احتمال مىدهد كه از روى غفلت برخى اجزا و شرايط عبادتى را به جا نياورده يا وظيفۀ خود را درست انجام نداده و يا با حضور