20خدا هم حاجتى ندارى؟ ابراهيم عليه السلام پاسخ داد: «حَسْبِي مِن سُؤالي عِلْمُهُ بِحٰالي» .
از ابو يزيد بسطامى نقل است كه گفت: «در نخستين حجّ، من بجز خانه هيچ چيز نديدم، دوّم بار خانه و خداوند خانه ديدم و سوم بار همه خداوند خانه ديدم هيچ خانه نديدم.» 1از اين روايت كه عارفان گفتهاند: «أظلم الأشياء دار الحبيب بلا حبيب» . 2سرّ احرام
احرام را آدابى است:
* ادب اول، «غسل» كند و در اين غسل نيّت غسل احرام داشته باشد، اما قصد اصلى از غسل، طهارت از خطايا و ذنوب است. سالك به هنگام احرام ميقات بايد قصدى به جز خروج از گناه و كندن ريشههاى معصيت از دل نداشته باشد؛ بهعبارت ديگر، نيت و قصد واقعىِ انجام غسل احرام، طهارت از گناه و رجوع به مقام ربوبى الهى است. چنانكه در حديث شِبلى امام سجاد عليه السلام فرمود: «فَحِينَ اغْتَسَلْتَ نَوَيْتَ أَنَّكَ اغْتَسَلْتَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الذُّنُوبِ؟ قَالَ: لاَ. قَالَ:
فَمَا نَزَلْتَ الْمِيقَاتَ» . 3* ادب دوم، «پوشيدن لباس احرام» است؛ يعنى لباسهاى معمول را كنار گذاشته، لباس احرام را كه طاهر و سفيد است و در آن نماز جايز است، بپوشد. اين نيز سرّى دارد و آن اينكه به هنگام كندن لباس معمول، بايد از جميع عادات نادرست گذشته چشم بپوشد. بايد از ريا و نفاق در آيد و بايد پيمان بندد كه وارد شبهات نشود.
معاصى دو قسم است: معاصى متّيقن و معاصى مشتبه؛ كسى به حج انفسى وارد مىشود كه از مشتبهات هم كناره گيرد. علاوه بر اينكه نه تنها نبايد دست نيالود، بلكه سنت آن است كه به آن نزديك نشد، كه اگر كسى به معصيت نزديك شد، امكان انجام و ارتكاب آن كم نيست.
پس ادب دوم در احرام اينكه، قريب و نزديك به مشتبهات نشود.
امام سجاد عليه السلام در فراز ديگرى از حديث شبلى فرمود: «فَحِينَ تَجَرَّدْتَ عَنْ مَخِيطِ ثِيَابِكَ نَوَيْتَ أَنَّكَ تَجَرَّدْتَ مِنَ الرِّيَاءِ وَ النِّفَاقِ وَ الدُّخُولِ فِي الشُّبُهَاتِ، قَالَ: لاَ. قَالَ: فَحِينَ اغْتَسَلْتَ نَوَيْتَ أَنَّكَ اغْتَسَلْتَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الذُّنُوبِ. قَالَ: لاَ. قَالَ: فَمَا نَزَلْتَ الْمِيقَاتَ وَ لاَ تَجَرَّدْتَ عَنْ مَخِيطِ الثِّيَابِ وَ لاَ اغْتَسَلْتَ» . 4* ادب سوم اينكه، «نماز احرام» بگزارد و بعد از آن دعا كند و در دعا بگويد: