73نويسنده، مباحث خويش را در پنج فصل سامان داده است:
فصل 1: ابتدا از سبب نگارش و ثمرۀ اين بحث و علل اختلاف در موضوع سخن گفته، آنگاه به بررسى واژۀ «قرن المنازل» و توصيفهاى بيان شده براى «القرن» و تشابه اسمىِ آن مىپردازد.
فصل 2: به بررسى در بارۀ «قرن المنازل» و «وادى محرم» پرداخته و به يكى نبودن آندو نظر مىدهد.
فصل 3: در اين فصل، يكى بودن «قرن المنازل» با «السيل الكبيرِ» كنونى را به اثبات مىرساند.
فصل 4: با بررسى راههاى طائف به مكه و بيان فاصلۀ آنها از «قرن المنازل» ، شواهد ديگرى بر ادعاى خود ارائه مىكند.
فصل 5: كه آخرين فصل كتاب است، به مناقشه در برخى موضوعات جنبى مىپردازد؛ از جمله يكى بودن «السيل الكبير» با «ذات عِرق» و اشتراك «السيل الكبير» با «وادى محرم» در ميقات را مورد بررسى و نقد قرار مىدهد.
آنچه در ادامه آمده، گزارشگونهاى است از اين اثرِ پژوهشىِ ارزشمند:
1. قرن المنازل. . .
با تأمل در سخنان مطرح شده در بارۀ «قرن المنازل» ، مىتوان اختلافات موجود را در سه احتمال منحصر دانست:
نخست آنكه، قرن المنازل همان «وادى مَحرم» است كه در نزديكى «الهَدا» واقع شده.
دوم، قرن المنازل همين مكانى است كه امروزه «السيل الكبير» ناميده مىشود.
سوم، قرن المنازل منطقۀ وسيعى است كه هر دو محل را در بر مىگيرد؛ به اين صورت كه «السيل الكبير» بخش پايين آن و «وادى مَحرم» و «الهَدا» سرزمينهاى بالايى آن است.
در اين ميان، نكتۀ حايز اهميت آن است كه اين اختلاف، سبب ايجاد دو مكان براى احرام گشته، با نامهاى «ميقات وادى السيل» و «ميقات وادى مَحرم» (يا ميقات هَدا) ، و حال آنكه بىترديد، تنها يكى از آن دو، ميقاتِ رسولخدا صلى الله عليه و آله بوده و احرام از آن محل جايز است و محل ديگر بايد «محاذى ميقات» به شمار آيد كه تنها به حكم برخى فقيهان، محرم شدن در