15امور دين ايشان را برپا مىداشتند و بزرگى از بزرگ ميراث مىبردند تا آنكه زمان عدنانبناُدَد شد (كه پشت هشتم بود از اولاد اسماعيل عليه السلام) ، پس دلهاى ايشان سنگين شده و فساد ميان ايشان به هم رسيد و بدعتها در دين احداث نمودند و بعضى از ايشان بعضى را از حرم بيرون كردند. پس بعضى براى طلب معاش و تحصيل مال و بعضى از خوف قِتال 1و جِدال، 2متفرّق شدند و بسيار [ از آيين ] ملّت حنيفۀ ابراهيم عليه السلام ميان ايشان مانده بود؛ مانند حرمت مادر و دختر و ساير آنچه [ كه ] خدا در قرآن حرام فرموده، مگر حَليلۀ 3پدر و خواهر و جمع ميان دو خواهر، كه اينها را حلال مىدانستند و اعتقاد به حجّ و تلبيه و غسل جنابت داشتند وليكن در حجّ و تلبيه بدعتها احداث كرده بودند و بتپرستى و كلمۀ شرك را به آن ضمّ كرده بودند 4(و حضرت موسى عليه السلام در [ زمان ] ما بين اسماعيل عليه السلام و عدنان مبعوث گرديد) و نوشتهاند كه «معدّبن عدنان» ترسيد كه حرم مندرس گردد، ميلههاى حرم را نصب كرد و چون قبيلۀ جُرهُم بر مكّه غالب شدند، ولايت كعبه را ايشان متصرّف گرديدند و از يكديگر ميراث مىبردند تا اينكه ايشان نيز شروع به ظلم و فساد كرده، حرمت مكّه را ضايع نمودند و اموال كعبه را متصرّف شدند و ظلم مىكردند بر هركه داخل مكّه مىشد و طغيان بسيار كردند. پس خدا مسلّط ساخت بر ايشان رُعاف 5و طاعون 6را و اكثر ايشانهلاك شدند.
پس قبيلۀ خزاعه جمعيت كرده، باقىماندۀ جُرهُم را از حرم بيرون كردند. ايشان به زمين «جهينه» رفتند و چون قرار گرفتند، سيلى آمده، همه را هلاك كرد. بعد از آن، خزاعه واليان كعبه بودند تا اينكه «قُصَىّبنكلاب» ، پدر «عبدمناف» ، جدّ رسولاللّٰه صلى الله عليه و آله، بر خزاعه غالب شد و خزاعه را بيرون كرد و كعبه را تصرّف نمود و ولايت كعبه در اولاد او ماند تا زمان حضرت رسالتپناه صلى الله عليه و آله. 7