35دو، شايد به خاطر تفهيم اين نكته باشد كه امت متفرّق و دو و يا چند گروه، بسان انسانى است كه به علتى به چاه افتد و حيات او مورد تهديد قرار گيرد. راه نجات چنين فردى در گرو اين است كه طنابى به چاه فرستاده شود تا او به آن چنگ زند و نجات يابد.
آرى، نجاتِ امّت متفرّق - كه بر اثر تفرقه و دو دستگى، حيات مادى و معنوى او در آستانۀ خطر قرار مىگيرد - در تمسك به حبل وحدت، (وحدت كلمه در مراحل:
انديشه، گفتار و رفتار) است كه مىتواند خود را از سرنوشت خطرناكى كه در كمين او است نجات بخشد.
قرآن پيوسته، وحدت، اتفاق و همخوانىِ فكرى و رفتارى را مىستايد و تفرقه و دودستگى را نكوهش مىكند و در دعوت به وحدت كلمه تا آنجا پيش مىرود كه افراد جامعۀ با ايمان را، برادر يكديگر مىخواند و مىفرمايد:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ. . . . 1«مؤمنان با همديگر برادرند.»
اينجا است كه امت مسلمان بايد در سايۀ اخوت دينى، صفوف خود را فشرده سازند.
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله آنگاه كه از اختلاف دو قبيلۀ «اوس» و «خزرج» آگاه شد و دريافت كه بر اثر فتنهگرى جهود عنود به نام «شاس» نزديك است كه آتش جنگ در كنار مسجدش شعلهور گردد و جوانان آن دو طايفه به جان هم افتند، خود را به ميان آنان رسانيد و فرمود:
«اللّٰهَ، اللّٰهَ أ بِدَعْوَى الْجاهِلِيةِ و أنَا بَيْنَ أظْهُركُم و بعد أن هَداكُمُ اللّٰهِ بِالْإسْلامِ، وأَكْرمُكُم بِهِ، وَ قَطَع عَنْكُم أمرَ الْجاهليةِ واستنقَذَكم مِنَ الكُفر وألّف بَيْنَ قُلُوبِكُم» . 2
«از خدا بترسيد، از خدا بترسيد، آيا در برابر چشم من رسم جاهليت را تجديد مىكنيد؟ آن هم پس از اينكه خداى بزرگ شما را به اسلام هدايت كرد و گرامى داشت و رشتۀ جاهليت را گسست و شما را از كفر نجات بخشيد و دلهايتان را به هم نزديك و مهربان ساخت؟ !»
از ديدگاه قرآن، يكى از بدترين عذابهاى الهى اين است كه خدا ملّتى را - بهخاطر سركشى و كردار بد - گروهگروه سازد