36دانستن آنها، حجگزار مىتواند حجّى عارفانه، عاشقانه و حكيمانه بهجاى آورد و با راز و رمز قدسى آن، بيشتر و بهتر آشنا شود.
از ديدگاه عارف كامل آيتاللّٰه ملكى تبريزى است كه:
«حج و ساير عبادات، بايد آنگونه انجام شود كه خدا مىخواهد و تنها زمانى به اين امر رسيده و از نتيجۀ عبادت برخوردار مىشويم كه هدف از آن عبادت را بدانيم. اگر كسى حج را همانگونه كه در روايات آمده، انجام دهد و به تك تك اعمال و نيتهاى آن عمل كند، مىتوان گفت: آنگونه حج را بهجا آورده است كه خداوند مىخواهد» . 1
حج، اسرار و ابعاد مختلف عرفانى، سياسى، اجتماعى، فرهنگى و. . . دارد كه در اين مقال، تنها به گوشهاى از حكمتهاى عرفانى آن اشاره مىشود:
يك - شناخت خدا
«توحيد» و «شناخت خدا» ، مهمترين و بايستهترين و ظيفۀ انسانها است و هيچ تكليف و امرى، به بايستگى و اهميت آن نيست. توحيد، اساس و ركن تمامى اعتقادات و اعمال است و انسان در همۀ مواقع، بهخصوص در حج، بايد بر معرفت و شناخت خود نسبت به آفريدگار فزونى بخشد و يقين و ايمان خود را به يگانگى، قدرت، علم، سلطنت، تقدّس و ربوبيت او مستحكم سازد.
به راستى حكمت و فلسفۀ اصلىِ «حج» ، توحيد و معرفةاللّٰه است؛ يعنى حجگزاران بايد در حج شناخت و علم خود را دربارۀ صفات و اسماى الهى زياد كنند، با دقت و انديشه در اعمال و اركان حج، هر چه بيشتر با آيات و نشانههاى او آشنا شوند.
امام سجّاد عليه السلام در سفارشهاى خود به شبلى، به اين امر توجّه ويژهاى داشته، مىفرمايد: «هل عرفت بموقفك بعرفة، معرفةاللّٰه سبحانه. . .» 2«آيا هنگام توقف در عرفات، معرفت خدا را يافتى. . . ؟» .
صاحبِ المراقبات در بارۀ اين حكمت حج مىنويسد:
«خداوند متعال انسان را از خاك آفريده و او را به ديدار و پناه خود دعوت نمود.
نزديكى و پناه او نيز مخصوص بلند مرتبگان و افراد با معنويت است و به جهت