18موجودات دانى بايد فداى موجودات عالى شوند. امّا محرم سالك است و تا به مقصود نرسيده، انسان كامل نيست كه موجودات ديگر آرزوى نيل به مقام و مرتبۀ او را داشته باشند: وَلْيَحترم ما كان صيد الحرم
اسرار طواف و واجبات آن
اينكه طوافگزار دايرهوار بر گِرد خانۀ كعبه مىچرخد، براى آن است كه حركتى شبيه حركت فرشتگان بر گِرد عرش و فلك داشته باشد، كه از عشق به جمال و جلال الهى در حركتاند. براى آن است كه طواف كننده بداند پيشاپيشِ او دريايى است كه انتها ندارد؛ مانند دايره در حركت دوّار كه بى انتهاست؛ چون پايان خط نقطه است و در دايره نقطه وجود ندارد. براى آن است كه بداند در آسمان بيت المعمورى وجود دارد كه طواف ما به دور كعبه، سايهاى از طواف اهل آسمان پيرامون بيتالمعور است.
مروه، «مروّت» است و مروّت جامع مكارم اخلاق. حقيقت مروّت آن است كه انسان براى ديگرى نپسندد آنچه را كه براى خود نمىپسندد.
حجرالأسود، چون عقل و صادر اوّل است كه حركت از او آغاز و به او پايان مىپذيرد؛ چرا كه عقل سرّ الهى است كه آشكار و پنهان مىشود. پايان يافتنِ اين حركت به عقل نيز بدين اعتبار است كه عقل كلّى محمدى، در سلسلۀ صعودى پايان مرتبه است و سلسلۀ امكان به او پايان مىيابد و اختتام به او، اختتام به صادر اول است؛ چنانكه در قرآن و زيارات بدان اشاره شده است: . . . كَمٰا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ 1و در زيارت جامعه آمده است: «بِكُمْ فَتَحَ اللّٰهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ اللّٰهُ» .
هفتگانه بودنِ شوط هاى طواف، بسان آسمانهاى هفتگانه و چرخش فلك است.
اينكه مقام ابراهيم خارج از مطاف قرار مىگيرد، بدين جهت است كه جزو خانه نيست و داخل كردن آن در طواف بيتاللّٰه الحرام، نوعى شرك به خداست. چه اينكه،