19پيامبر و ادعاى محبت او، پارهاى از شعائر اسلامى را حذف كرده و يا چيزهايى را بر آن افزودهاند، مورد نقد قرار داد و اين پرسش را پيش روى خيلىها، از جمله خودِ محيىالدين نهاد كه چگونه خليفۀ دوم توانسته است حج تمتّع و ازدواج تمتّع را حرام كند و «حىّ على خيرالعمل» را از اذان حذف كند و چيز ديگر جايگزين نمايد؟ ! او كه گفته است: نزد اهل طريق، اگر كسى به همۀ امور و سنن عمل كند ولى يك عمل را ترك نمايد، آن هم عملى كه بر او واجب نشده، ولى پيامبر بدان عمل كرده است، از محبتش كاسته مىشود و از محبت الهى خارج مىگردد! چگونه است كه بعضى از صحابه اعمال واجب را ترك كردند و بلكه از دايرۀ مناسك خارج ساختند و بدتر از آن، انجام آن را حرام كردند و از محبتشان كاسته نشد و از دايرۀ حُبّ الهى خارج نگشتند؟ ! اگر پيروى از امام در وقوف درعرفه اين همه مهم است، پس پيروى ازامام معصوم و پيامبر صلى الله عليه و آله در اعمال مهمتر و اصول عقايد و فروع آن چقدر مهم خواهد بود؟ و خروج يا تخلّف از آن چقدر خطرناك؟ !
مزدلفه
مزدلفه سرزمين وسيعى است ميان عرفه و منا، كه فاصلۀ ميان آن تا عرفه، تقريباً 16 كيلومتر بوده و تمام اين سرزمين پهناور مانند عرفه موقف است. 1مزدلفه نامهاى ديگر هم دارد كه عبارتند از، مشعرالحرام و جَمْع.
از آن جهت كه حاجيان در رفتن به آن، از يكديگر سبقت مىگيرند، به «مزدلفه» شهرت يافته و چون مكان عبادت و تقرّب به خداوند است، «مشعرالحرام» خواندهاند.
از آنجا كه مردم در آنجا جمع مىشوند و به روايت ديگر، چون نماز مغرب و عشا با يك اذان خوانده مىشود، «جَمْع» ناميده شده است.
توقف در مزدلفه، به اتفاق همۀ علما واجب است، با اين تفاوت كه بعضى وقوف در آنجا را ركن مىدانند؛ مانند علماى شيعه، و گروهى ركن ندانستهاند؛ مانند علماى عامه كه قائل به ركن نيستند و آن را از واجبات حج شمردهاند. 2محيىالدين عربى در اين خصوص، بعد از بيان حكم فقهى وقوف در مزدلفه از نظر بعضى از فقها، مىگويد: