10«و ياد آور اى رسول، كه ما ابراهيم را در آن بيت حرام تمكين داديم تا با من هيچ انبازى نگيرد و به او وحى كرديم كه خانۀ مرا براى طواف حاجيان و نمازگزاران و ركوع و سجده كنندگان (از لوث بتان) پاك و پاكيزه دارد و مردم را به اداى مناسك حج اعلام كن تا مردم پياده و سواره از هر راه دور به سوى تو گرد آيند. تا در آنجا منافع بسيار براى خود فراهم ببينند و نام خدا را در ايامى معين ياد كنند كه ما آنها را از حيوانات بهايم روزى داديم تا از آن تناول كرده و فقيران بيچاره را نيز طعام دهند.
در اين آيات، مراد از «خانه» كعبه است و «قائمين» به شهادت آيه، كسانى هستند كه خود را براى عبادت خدا و نماز به رنج و تعب مىاندازند. و «ركّع» نيز جمع «راكع» و «سجود» جمع ساجد است.
تبوئۀ خداى تعالى بدين معناست كه خداى تعالى آن بيت را مرجعى براى عبادت قرار دهد تا عبادت كنندگان در آنجا گرد آيند؛ يعنى وحى به ابراهيم عليه السلام كه تو اين مكان را مرجعى براى عبادتم قرار ده و خانهام را براى طواف كنندگان و ساجدان و نمازگزاران تطهير كن؛ يعنى آن را آنچنان پاك كن كه طبع هركس اقتضايش را دارد و مردم را به حج فراخوان تا گرد هم آيند و از منافع آن بهرهمند گردند؛ «لِيَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ. . .» .
«منافع» در اينجا، مطلق ذكر شده است تا شامل منافع دنيوى و اخروى گردد و پيداست كه وقتى اقوام و ملل مختلفى از مناطق متعدد با آداب و رسوم متفاوت در يكجا جمع آيند و همديگر را شناخته و دانستند كه كلمۀ همه واحده است و معبود همه يكى است و وجهۀ همه كعبه است. اين اتحاد روحى آنها به اتحاد جسمى و تشابه درعمل مىانجامد و به يارى هم شتافته و در حل مشكلات يكديگر مىكوشند. آنگاه مسائل تجارى پيش مىآيد كه مقصود منافع دنيوى است و نيز منافع اخروى كه وجود انواع تقرّبها به سوى اوست. 1حرم امن
وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثٰابَةً لِلنّٰاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقٰامِ إِبْرٰاهِيمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنٰا إِلىٰ إِبْرٰاهِيمَ وَ إِسْمٰاعِيلَ أَنْ طَهِّرٰا بَيْتِيَ لِلطّٰائِفِينَ وَ الْعٰاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ