51كليمنت هشتم شرح گرديده است و برخى ديگر را پادشاهان و فرماندهان سياسى؛ مانند ماكسى ميليان اوّل، ناپلئون اوّل و ساير سرداران و نيز ديپلماتها و مردان سياسى، مانند آلبرونى (inoreblA) و تاليران (naryellaT) طراحى كردهاند. همچنين افرادى از صاحب نظران و برخى از ايدهآليستها، نظير ليبنيتس (stinbiel) راهب سانبيير. . . نيز در ايجاد چنين نقشههايى، براى تقسيم دولت عثمانى شركت كردند.6 هنگامى كه «وليم بلغريف» ، مشاهدات خود را دركتابى به عنوان «سياحت يك ساله در وسط و شرق جزيرة العرب» به سال 1873 م. نوشت، به اين مطلب نيز اشاره كرد: «اكنون زمان آن فرا رسيده كه جايگاه خالى موجود در نقشۀ آسيا را پر كنيم و اين همان هدفى است كه علىرغم همۀ خطراتش به زودى به سوى آن پيش مىرويم، كه يا اين زمين پهناور رو به رويمان، گور ما خواهد شد يا اينكه به زودى از گستردهترين گسترههاى آن عبور خواهيم كرد» .
او در اين كتاب، رؤياها و اهداف و مقاصد جهانگردانى را كه پيش از او به اين ديار سفر كرده بودند يا به زودى پس از او خواهند آمد، تشريح مىكند.
مشاهدات بلغريف به مقطع ويژهاى از تاريخ اختصاص نمىيابد. او تلاشى فراگير در صحراى شنزار جزيرة العرب را آغازيد و بلكه رؤياى گسترش اين تلاشها را به شرق در ذهن خويش مىپروراند كه خودِ اين، عامل پيدايش اين انديشه در مخيلۀ صليبيان گرديد.
و اين رؤيا با روح عصر نهضتى كه در اروپا شروع شده بود، ارتباط مىيافت و چشمانش را بر درياهاى دور و نزديك و مللى كه در آنها سكونت داشتند مىگشود.
اوضاع مختلف سياسى و نظامى اروپا وارد مغرب زمين گرديده، در حال تغيير بود7 و هنوز قرن نوزدهم ميلادى پايان نيافته بود كه دولتهاى اروپايى بر بخش بزرگى از جهان اسلام مسلّط شدند، و در آن مناطق به نفوذ سياسى يا اقتصادى دست يافتند.
درخليج فارس، انگليس به تدريج به دنبال يك فرصت بىسابقه، به ويژه پس از پيروزى نيروى دريايىاش بر نيروى دريايى اسپانيا، در جنگ