22
نكاح در احرام
بعضى اجراى عقد نكاح، بهوسيلۀ انسانِ محرم براى ديگرى يا از سوى ديگرى براى محرم را غيرجايز و عقد را باطل دانستهاند. گروهى نيز قائل به جواز شدهاند.
محيىالدين مىگويد به نظر من حرام نبوده بلكه مكروه است.
وى در حكمت اين حكم مىگويد: كراهت عقد نكاح در حال احرام به چند جهت است:
اول: احرام خود نوعى عقد است و عقد نكاح نيز عقد است. حاجى كه خود در عقد الهى است، نبايد ديگرى را عقد كند يا به عقد ديگرى درآيد.
دوم: چون عقد نكاح مقدمۀ جواز مجامعت مىشود و مجامعت بر انسان محرم حرام است، از اين رو جواز عقد، چه بسا باعث شود كه آدمى به دام حرام بيفتد. بنابراين، بهتر است كه در اين اوقات حاجى عقد جارى نكند.
سوم: عقد يا نكاح ميان دو نفر جارى مىگردد و باعث مىشود آدمى از تنهايى و تجرّد خارج گشته و به تشكيل خانواده و اجتماع مشغول شود؛ در حالى كه در حج، انسان با عقد احرام، خود را از كثرت جدا كرده و به وحدت نزديك مىگردد تا بتواند با حضرت احديت مرتبط شود.
بنابراين، روى آوردن به عقد نكاح، خود به خود باعث نزديكى انسان به كثرت و دورى از وحدت مىگردد. 1نيّت در احرام
نيت در هر عملى، شرط اصلى و ركن اساسى براى قبولى آن عمل است. در احرام نيز، حاجى بايد قبل از آن نيت و قصد احرام را داشته باشد.
محيىالدين مىگويد: نيت در احرام، عبارت است از: قصد يك امر عدمى. وى از آن به «القصد بالمنع» تعبير مىكند.
از نظر او، متعلّق قصد هميشه يك امر عدمى است؛ زيرا انسان هميشه قصد چيزى را مىكند كه ندارد يا موجود نيست و او با چنين قصدى مىخواهد به آن برسد. محيىالدين در ادامۀ اين گفتار مىافزايد: نه تنها متعلّق قصد انسان محرم، امور معدوم است، بلكه در