19
اجتناب از بوى خوش
محيىالدين قبل از بيان حكمت عرفانىِ عدم جواز استفاده از بوى خوش در حال احرام، به استحباب تطيّب و استفاده از بوى خوش در زمان غير احرام اشاره كرده و آن را از سنّت دانسته است. او در حكمت اجتناب از بوى خوش در حال احرام مىگويد:
صاحب طبع سليم، از رائحۀ طيّب، لذّت مىبرد و هيچگاه آن را بد نمىشمارد. در واقع استعمال بوى خوش ثناى عبد است مر معبود را؛ زيرا معطّر نمودنِ خود، نوعى تخلّق به اسماى حسناى الهى است، نه همۀ اسماء. اما از آنجا كه انسان محرم مقام عبوديتش بر او غالب است، بنابراين صاحب عبادت جز به اوصاف عبوديت، نبايد به اوصاف ديگر در آيد؛ بهطورى كه خود به عبادت محض مبدّل شود. بدين جهت، داخل شدن به يك اسمى از اسماى الهى، او را از عبوديت مطلقهاش خارج مىكند و معطر نمودن در حقيقت داخل شدن به يكى از اسماى حسناى الهى است. بنابراين، نه تنها انسان محرم در حال احرام نبايد خود را معطر نمايد كه حتى بهتر است آثار عطر و بوى خوش قبل از احرام را نيز از خود بزدايد. 1حكمت محرّمات احرام
محيىالدين در پايان جزء 63 از باب 72 كتاب فتوحات مكيه، بعد از بيان حرمت مجامعتِ حاجى در حال احرام و احكام مربوط به آن، در حكمت احرام مىگويد:
خداوند همه چيز را براى انسان آفريده و انسان را براى عبادت خودش. مقام حقيقى انسان در عبادت نهفته است. حركت در اين مسير، موجب عزّت و غفلت از عبادت موجب ذلّت مىگردد.
حاجى با محرم شدن، توجهاش را از غير خدا منصرف نموده و فقط در راه عبوديت پيش مىرود. او در سايۀ عبادت، عزّت و شرف مىيابد و لايق وصال مىگردد. در اين صورت، اين حاجى است كه بر ساير اشياء حرام مىشود، نه اينكه اشياء بر او حرام شوند؛ زيرا اشياء لياقت نيل به حاجى را ندارند؛ از اين رو، حاجى بر آنها حرام مىشود. دليل