7طواف از حجرالاسود آغاز مىشود. به تعبير روايات، حجرالاسود رمزى از مصافحه و پيمان بستن با خدا براى پاىبندى به عبوديت و ميثاق فطرت است.
عادت مردم بر اين است كه با دست راست پيمان مىبندند. به بيان مجازى، حجرالاسود هم دست الهى است و رمز قدرت فراگير الهى. از اين رو به اين سنگ مقدّس در روايات «يميناللّٰه» گفته شده است. خداوند ميثاق پيامبران را در اين سنگ قرار داده و از مردم خواسته تا امانت تكليف و مسؤوليت را از طريق اين سنگ ادا كنند و به اين خاطر در دعاى طواف آمده است كه هنگام قرار گرفتن در محاذى حجرالاسود، با جملۀ «اِلٰهي اَمٰانَتي اَدَّيتُهٰا. . .» بر اين نكته تأكيد كند.
امام سجاد عليه السلام فرمود: هرگاه در مطاف قرار گرفتى، پيش از آنكه جسمت طوافِ كعبه كند، دلت صاحب خانه را ياد كند. اين، توجه دادن آن حضرت به حقيقت و جوهر عبادات است كه بايد جسم و جان هماهنگ باشند و «ايمان قلبى» به «عمل اندامى» منتهى شود. بدون اين هماهنگى تن و روح، ايمان سودى نخواهد بخشيد. رعايت محدودههاى طواف و نقطۀ آغاز و انجام آن و تعداد دورهايش، براى تقويت همين بُعد از وجود انسان است.
حكمت نماز طواف
در اين كه پس از طواف، بايد نماز طواف را در پشت «مقام ابراهيم» خواند، نكتههاى مهمى است:
نخست آنكه نماز بهطور كلّى بارزترين نمود عبوديت و خضوع در پيشگاه خداست و پس از طواف، آن عمل عبادى را به كمال مىرساند. ديگر آنكه پيوند اين نماز به مقام ابراهيم (واتّخذوا مِن مَقامِ إبراهيمَ مُصلّى) توجه دادن نسلهاى آيندهاى كه به اين جايگاه مىرسند به نقشى است كه حضرت ابراهيم به همراهى پسرش اسماعيل نسبت به حج داشتند كه تجديدكنندۀ بناى كعبه و برافرازندۀ پايههاى آن بودند. چون پس از طوفان نوح و وزش بادهاى توفان، پوشيده و پنهان شده بود و با وزش باد به امر خدا، ديگربار پايههاى اساسى آن آشكار شد. نيز آگاهى از سيرۀ اين پيامبر بزرگ و عبادت خالصانۀ وى، شخصيت معنوى و برجسته و نمونۀ او را كه به قلّۀ اخلاص و توحيد رسيده بود آشكارمىسازد و اين شناخت، الهامبخش روحعبوديت وقلبعبادت حقيقى است.
آن پيامبر بزرگ، با ايمان و ارادهاى بزرگ، سختترين آزمونها را پشتسر گذاشت، تا اسوۀ ديگران گشت. اقتدا به اين شخصيت نيز، تنها نسبت به مواردى نيست كه قرآن ياد كرده است (مثل ذبح اسماعيل و طرد شيطان و واگذاشتن همسر و فرزند در بيابانى خشك و. . .) بلكه همۀ زمينههاى تعبّد و عبادت خالص را فرا مىگيرد.
ابراهيم، با ايمان خالص خويش، آن امتحانات را با موفقيت پشتسر گذاشت، تا به خواست الهى اسوۀ مؤمنان قرار گيرد و همسرش هم سرمشق زنان باايمانى شود كه در معرض اينگونه آزمايشها قرار مىگيرند و بايد باتحمّل مشقتهاى جسمى و روحى، اراده و فرمان حق را اجرا كنند. دشوارترين مرحلۀ آزمونِ هاجر، تشنگى اسماعيل در آن صحراى خشك بود كه مادرش در پى آب براى كودك، مسير بين كوه صفا و مروه را هفت بار پيمود و از رحمت خدا نوميد نشد، تا آنكه چشمه از زير پاى اسماعيل جوشيد و رحمت الهى شامل آن مادر و فرزند شد و جسم و جانشان را سيراب ساخت و آموخت كه در نهايت غربت و تنهايى و بىپناهى هم، خدا بهترين پناه و تكيهگاه است. قبيلۀ