33
فتواى علماى اماميّه
عموم فقهاى اماميه با جماعت خواندن نافله را بدعت مىدانند؛ از جملۀ آنها سيّد مرتضى است كه مىگويد: امّا تراويح، بدون شبهه بدعت است، همانگونه كه در روايت نبوى است كه فرمود:
«أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ الصَّلاٰةَ بِاللَّيْلِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ مِنَ النَّافِلَةِ فِي جَمَاعَةٍ بِدْعَةٌ» .
«مردم! نماز نافله شب را در ماه رمضان به جماعت خواندن بدعت است.» 1و روايتى نيز هست كه عمر در يكى از شب هاى ماه رمضان وارد مسجد شد، ديد چراغها را براى نماز جماعت روشن كردهاند. پرسيد: قضيّه چيست؟ گفتند: مردم براى نماز مستحبى اجتماع كردهاند. عمر گفت: «بِدْعَةٌ فَنِعْمَةِ الْبِدْعَة» ؛ «بدعت است امّا بدعت خوبى است!»
چنانكه ملاحظه مىكنيم عمر به بدعت بودنش معترف بود و از قول نبىاكرم صلى الله عليه و آله است كه فرمود:
«كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلاٰلَةٌ» ؛ «هر بدعتى گمراهى است» . روايت ديگرى در اين خصوص وجود دارد كه مردم كوفه در مسجد اجتماع كرده بودند و از اميرمؤمنان، على عليه السلام خواستند كسى را به امامت برگزيند تا نافلۀ ماه رمضان را با وى اقامه كنند و حضرت آنان را نكوهش كرد و فرمود: اين خلاف سنّت است. 2سيّد مرتضى (از فقهاى اماميّه) نيز مىگويد: ادّعاى قاضى القضاة كه نافله گزارى با جماعت، در ماه رمضان، در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله وجود داشته و سپس آن حضرت ترك نموده است، مغالطهاى بيش نيست؛ چرا كه ما نافلۀ ماه رمضان را به صورت فرادى منكر نيستيم بلكه جماعت خواندن آن را قبول نداريم و اگر كسى مدعى شود كه پيامبر صلى الله عليه و آله در زمان خود به جماعت خواندند، اين ادعا نوعى زورگويى است كه كسى به آن تن نداده است و اگر چنين بود، عمر نمىگفت: «إِنَّهٰا بِدْعَةٌ» ؛ «اين يك بدعت است.»
سيّد مرتضى، همچنين مىفرمايد: «به نظر مىرسد كه اماميّه در ممنوعيّت اقامۀ جماعت در نافلههاى ماه رمضان منفرد اند و آن را ناپسند مىدانند و بيشتر فقهاى عامّه نيز با اين رأى موافق مىباشند.
معلى از ابويوسف نقل مىكند كه گفت: اگركسى بتواند در ماه رمضان نافله را در خانۀ خود اقامه كند، همانگونه كه امام مىخواند، به نظر من بهتر آن است كه چنين كند.