18زندهاى باشد و به صورت موجودى بينا و شنوا تجسم يابد. چنانكه دربارۀ اعمال نيك و بد انسان و حتى نيات نيك و بد او روايت شده كه، در عالم برزخ و قيامت به صورت موجوداتى زنده ظاهر مىشوند.
حجرالأسود تجسم دنيايى و ملكىاش چنين است و بسا كه تجسم مثالى و ملكوتىاش موجودى زنده و بينا و شنوا باشد. تنها به نقل يك روايت در اين زمينه بسنده مىكنيم.
ابوبصير از امام باقر يا امام صادق عليهما السلام نقل مىكند كه حضرت فرمود:
«بنده مؤمن وقتى از دنيا رفت، شش صورت با او در درون قبر مأنوس است كه در ميان آنها يكى زيباتر، نورانىتر، خوشبوتر و تميزتر از همه است. يكى از آنها در سمت راست، ديگر سمت چپ، سومى پشت سر، چهارمى در مقابل، ديگرى نزد پاها و آنكه از همه زيباتر است بالاى سر بندۀ مؤمن قرار مىگيرند و هر كدام در همان جهتى كه قرار دارند، او را از آسيب ها حفظ مىكنند. آنكه از همه زيباتر است مىگويد: خداوند به شما پاداش خير دهد، شما كيستيد؟ آنكه در سمت راست بندۀ مؤمن قرار گرفته، مىگويد: من نمازم. ديگرى كه در سمت چپ قرار دارد مىگويد: من زكاتم. آنكه در مقابلش قرار دارد مىگويد: من روزهام. آنكه پشت سرش قرار دارد مىگويد: من حجّم و آنكه پيش پاى اوست مىگويد: من رفتار نيك او با برادران دينىاش هستم.
سپس همگى از او كه زيباتر، خوشبوتر و درخشندهتر از همه بود، مىپرسند:
پس تو كيستى؟ مىگويد: من ولايت خاندان محمّدم.» 12 - حج، نشانۀ عظمت پروردگار
امام على عليه السلام در يكى از سخنرانى هاى خود، يكى از حكمتهاى تشريع حج را نشان دادن عظمت الهى و تواضع بندگان در پيشگاه خداوند و اذعان و اعتراف به عزّت و بزرگى او مىشمارد.
«جَعَلَهُ (حَجّ بَيتِهِ الْحَرٰام) سُبْحٰانَهُ عَلاٰمَة تَواضُعِهِم لِعَظَمَتِهِ وَاِذْعٰانِهِم لِعِزَّتِهِ» 2
به خصوص كه بسيارى از مردم از حِكَم و اسرار حج آگاه نيستند، اما به خاطر امر پروردگار اعمال و مناسك حج را انجام مىدهند و اين خود نشانهاى از عظمت الهى و اوج تسليم بندگان در برابر خواست و ارادۀ اوست. 3اصولاً تشريع حج را تمرين بندگى خدا دانستهاند؛ زيرا بسيارى از اسرار حج بر انسان ها نامعلوم