64سكونت مسافر در شمال يا جنوب ايران، چهارم: تصميم حملهدار و مسائل ديگر.
در ارتباط با نكتۀ نخست، به جز آنچه شايع بود، تصميمگيرى دولت نيز مؤثر بود؛ زيرا حكومت ممكن بود اجازۀ عبور از يك راه را ندهد. حكومت در اين زمينه، بر اساس اخبار موجود، نظر قونسولگرى ايران در جده و سفارت ايران در عثمانى تصميمگيرى و اقدام مىكرد.
در بارۀ امنيت راه، حملهداران آگاهىهاى مهمى داشتند و البته مصالح خود را نيز در نظر مىگرفتند. در واقع، مهمترين تجربهاى كه حملهدار در آن دوره مىآموخت، ياد گرفتن اين مسيرها، و دريافت اطلاعات درست در بارۀ امنيت آنها بود. راهى كه ممكن بود در يك سال امن باشد و سال بعد، با ناامنى زيادى مواجه شود و براى حجاج دردسر درست كند. جالب آن كه سفرنامهنويسان نيز كاملا به اهميت اين مسأله واقف بودند و مىكوشيدند تا در روزنامۀ سفر خود، به مقايسۀ راهها بپردازند.
محمدولى ميرزا در سال 1260 آگاهىهايى در بارۀ مسيرهاى رفت و برگشت به دست داده و ويژگىهاى هر يك را نموده است. 1از مطالبى كه نايب الصدر در سال 1305 و 1306 آورده، روشن مىشود كه تقريباً مهمترين نگرانى حجاج از ناحيۀ تعيين مسير بوده و آنان از هر حيث تلاش مىكردهاند تا اطلاعاتى در بارۀ مسير بازگشت پيدا كنند. وى كه گزارش روزانۀ سفرش را نوشته، از زمانى كه پس از اعمال حج به مدينه مشرف شده، به طور مرتب در اطراف مسير بازگشت و گفتگوى حجاج در بارۀ آن و اينكه راه دريايى بهتر است يا راه جبل و جز آن، سخن گفته است. 2در جمع، براى رسيدن حجاج ايرانى به حجاز؛ اعم از مكه يا مدينه، چهار مسير اصلى وجود داشت:
الف: مسير دريايى از جنوب ايران به جده
يكى از مهمترين مسيرهاى حج براى ايرانيانِ ساكنِ فارس و جنوب كشور، مسير دريايى از خليج فارس بوده است. در اين مسير، حجاج از طريق بندر بصره، بندر عباس، بندر لنگه، بندر بوشهر و برخى ديگر از بنادر جنوبى ايران، با كشتى به جده مىرفتند. مسير كشتى از خليج فارس به سمت درياى عمان و