27مقاصد فردى و اجتماعى است و مانند ديگر عبادات، داراى ابعاد گوناگون مىباشد و از آنجا كه فريضۀ حج، با شركت انبوهى از مردم و اجتماع بزرگى از انسانها انجام مىگيرد و هر يك از حاجيان از سرزمينى خاص و با فرهنگ و ملّيتى ويژه مىباشند، طبيعى است منافع و اهداف اجتماعى آن بيشتر خواهد بود.
و اگر مفهوم و هدف نهايى حج را بنگريم، خواهيم يافت كه غرض از انجام آن، تصفيه و پاكسازى نفوس آدميان از آلودگىهاى گناه و زشتى است؛ چرا كه حاجيان به عنوان ميهمانان خدا، به خانۀ او وارد مىشوند و خداوند، با آمرزش گناهان آنان، از آنان پذيرايى مىكند و نيز طواف حاجيان بر گرد كعبۀ خدا، رمز آزادى نفوس آنان از يوغ و سلطۀ شيطان بوده و تنها پيوند آنان را، با اساس اسلام و قبلۀ آن استوار مىسازد.
در عين حال، طواف انبوه مسلمانان برگرد خانۀ خدا، افزون بر خودسازى و تربيت فردى، به اجتماع مسلمانان نيز جهت توحيدى مىبخشد؛ زيرا طواف كنندگان در پيرامون يك محور (كعبه) ، با رنگها و نژادهاى گوناگون، همانند ستارههاى آسمان است كه منظومۀ يك كهكشان را تشكيل مىدهند و آن كهكشان اسلام است و يا مثل الكترونهاى يك اتم مىباشند كه در پيدايش و هستى شبيه يكديگرند و جز، در مقدار فاصلۀ خود از هستۀ مركزى، تفاوتى ندارند.
آرى، مفاهيم حقيقى اسلام در اجتماع بىنظير طواف كنندگان، تجسم پيدا مىكند؛ چرا كه همگان زيورهاى دنيا را دور مىريزند تا به زينت دين آراسته شوند و در اين موج خروشان فرقى ميان سفيد و سياه، فقير و غنى، رييس و مرؤس و عرب و عجم نيست. پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
«عرب را بر غير عرب، سفيد را بر سياه و آزاد را بر برده، جز در تقوا، برترى نيست.»
اگر اسلام در مناسك حج اين گونه بر خود سازى و پاكى از آلودگى و اصلاح فرد اصرار مىورزد، روشن است كه هدف ديگرش بايد اصلاح جامعۀ اسلامى از دردها و ناملايمات اجتماعى و نجات آن از گرفتارىها و خطرات باشد.
بايد گفت كه موسم حج بهترين