40گوناگون مشغول نماز، دعا و نيايش هستند.
با ديدن اين منظرۀ روحانى حال عجيبى به تو دست مىدهد.
در اين جا برخلاف ساير مواقف، تنها و بريده از همميهنان، با جمعى محدود به جايى رسيدهاى كه اطرافت را كسانى گرفتهاند كه نه با زبان آنها آشنايى و نه با خودشان. به هر سو نگاه مىكنى، هر كسى با روشى مشغول راز و نياز و عبادت است.
برخى نشسته، برخى ايستاده، عدهاى خوابند و برخى هم متحير چشم به ديگران دوختهاند.
آن شب، شبى خاطرهانگيز و فراموش نشدنى است. به صبحگاهان كه نزديك مىشوى، گويى برفى سنگين باريده و همۀ دشت را تا دامنۀ تپهها سفيدى پوشانده است. جز برق و بوق ماشينها كه گاهى تمركز تو را به هم مىزند چيزى نمىبينى و نمىشنوى. با طلوع آفتاب، دوباره جمعيت از جاكنده مىشود تا به سوى منا، سرزمين آرزوها كوچ كند.
در روايت آمده است: حشرات و جانوران مشعرالحرام از همۀ بيابانها بيشتر است، اما از شب نهم منادى الهى فرياد مىزند: اى گروه حشرات و جانوران! ميهمانان و زائران الهى در راهند، از آنها دور شويد. با شنيدن اين ندا همۀ جانوران و حشرات در زواياى كوهها پنهان مىشوند و زمانى كه حجاج از آن جا كوچ مىكنند دوباره به جاى خود باز مىگردند.
كلام را با فرازى از يكى از دعاهاى معصوم در اين سرزمين، پايان مىبريم:
«خداوندا! تو بهترين كسى هستى كه بايد از او حاجت طلب كنيم و تو بهترين كسى هستى كه بايد او را بخوانيم، و تو بهترين موجودى هستى كه بايد از او چيزى خواست. براى هر كسى كه به سوى چون تو كوچ كند بهره و جايزهاى است. پس جايزه و هديۀ مرا، هم در اين جا و هم در وطنم، آمرزش گناهم قرار ده، و توشۀ كم مرا به رحمت گستردهات بپذير، كه تو بهترين و مهربانترينى.»
رمى جمرات، طرد شيطانها
پس از ورود به سرزمين مِنا، واجب است تمام حاجيانى كه از سراسر جهان در اين جا گردآمدهاند، از آغاز طلوع تا غروب آفتاب و برخى تا قبل از نيمه شب، جمرۀ عقبه را رمى كنند.
رمى به معناى پرتاب است. جمرۀ عقبه يكى از جمرات سهگانه است.
هر يك از جمرات سهگانه به صورت