35هستند و اين حكم براى هر دوى آنهاست، و همان گونه كه در همۀ اعمال و مناسك حج و عمره گفته شده، اين كار هم مثل ديگر اعمال بايد با قصد قربت و نيت خالصِ انجامِ فرمان خداوند صورت گيرد.
كندن و كوتاه كردن مو و ناخن در واقع جدا كردن بخشى از چيزهايى است كه در برخى موارد از مظاهر آلودگى و در پارهاى موارد سمبل آن هستند.
حاجى پس از احرام در ميقات و طى مسير طولانى تا حرم، همۀ حواسش جمع است كه خلافى مرتكب نشود، آنگاه با هول و هراس وارد مسجدالحرام شده و در موج جمعيت، عرق ريزان و با فشار، طواف را به سختى انجام مىدهد و پس از طواف، در حالى كه ديگر رمقى برايش نمانده، به نماز مىايستد و پس از كمى استراحت به سعى مىرود و مسير طولانى بين دو كوه صفا و مروه را نيز با تحمل سختىها و تشنگى به پايان مىبرد. حال با گرفتن چند ناخن و چيدن چند رشته مو، يكباره همه چيز بر او حلال مىشود.
اكنون اين پرسش مطرح است كه:
پس از انجام تقصير كه شايد به نظر برخى راحتترين و كوچكترين عملى باشد كه تا حال مشاهده نموده و انجام دادهاند، چگونه يكباره همۀ بندها از دست و پا و چشم و دل. . . آنها باز مىشود و از حصار محروميت و قيد اسارت همۀ چيزهايى كه بر آنها حرام شده بود نجات مىيابند! زيرا تا قبل از انجام اين عمل ساده، بيست و چهار چيز بر شخص محرم حرام بود كه يكى از آنها نزديكترين شخص به او، يعنى همسرش بود و اكنون نه تنها او، بلكه كارهاى ديگرى هم كه در حال احرام نمىتوانست انجام دهد برايش حلال شده است، راستى چرا؟ !
اگر شخصى از روى جهل و ندانستن مسأله و يا به عمد عملِ تقصير را انجام ندهد و لباس احرام را از تن به درآورد و لباس دوخته بپوشد، هنوز مُحرِم است و با ارتكاب هر يك از محرمات احرام، كفارهاى بر عهدۀ او مىآيد كه تفصيل آن در رسالههاى عمليۀ مراجع عظام آمده و در اين مختصر جاى بحث از آنها نيست.
آرى، اين تعبد است و تسليم، اما در آن درسها و نكتهها نهفته است. تو با انجام اين اعمال، در كلاسى قرار گرفتهاى كه اگر درست از آن فارغالتحصيل شوى روزگارت عوض مىشود و از اين پس همۀ كارهايت با ضابطه و حساب خواهد شد؛ براى هميشه حلال را حلال و حرام را حرام