14مساوات و برابرى به انسانها بياموزد.
فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللّٰهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنْ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ.
«چون آداب و مناسك حجّ را انجام داديد، به جاى ياد از پدرانتان، بلكه از آن هم بيشتر، ذكر خدا گوييد. (اعراب جاهلى در پايان مراسم حجّ، مفاخر موهوم آباء و اجدادى خود را برمىشمردند و به آنها مىباليدند) برخى از مردم دعا مىكنند كه خدايا! در دنيا به ما بده و در آخرت بهرهاى ندارند.»
در آيۀ بعدى هم خدا گفته است:
وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ 1
«دستهاى ديگر از مردم مىگويند: اى خدا، ما را از نعمتهاى دنيا و آخرت، هر دو بهرمند بگردان و از عذاب آتش دوزخ هم نگاه دار.»
در اين آيات هم، كه بخشى از مراسم حج بيان شده، باز هم هدفِ اصلى اين است كه اسلام، انسانها را به ياد خدا مىاندازد. قلبها را متوجّه خدا مىسازد و باز هم، يك عادتِ ديگر عربهاى جاهلى را از ميان مىبرد؛ زيرا عرب جاهلى كه براى حجّ خود رسالتى قائل نبود و از انجامِ مراسم حجّ، هدف انسانى نداشت، در پايان مراسم حج، به اسواق عكاظ و مجنّه وذىالمجاز كه تنها براى داد و ستد نبود، حضور مىيافت و در مفاخر آباء و اجدادى خود سخن مىگفت و به انساب خود مىباليد.
قرآن اين عادتِ نكوهيدۀ آنان را، پس از پايان مراسم حج، نكوهش كرد و آنان را به ذكر خدا متوجّه ساخت و گفت:
فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللّٰهَ. . . ؛ يعنى چون مناسك حج را انجام داديد و از عباداتِ مربوط به حجّ فارغ شديد، ذكر خدا گوييد؛ زيرا ذكر خدا است كه آدمى را تعالىِ روح مىبخشد و نه ياد از پدران و اجداد كردن و به آنان باليدن!
هدفِ اصلى اين است كه ارزشها تغيير يابد و ارزش انسان در داشتن تقوا و پيوند با خدا باشد، نه افتخار به آباء و اجداد. 2