12و جالب اين كه، به جهت فضيلت و اهمّيت اين خانه، بر ديگر مكانها، خدا گفته است:
«بيتى» و بيت را به خود نسبت داده، تا مزيّت آن، بر ديگر مكانها روشن شود.
و به قول شيخ طبرسى: 1«و انّما أضافَ البيتَ الى نفسِه تفضيلاً لَهُ عَلىٰ سائر البقاع و تمييزاً و تخصيصاً» .
نويسندۀ تفسيرِ المنار نوشته است: 2«عَهِدَاللّٰه بالشىء؛ وَصّاه به» و منظور اين است كه خداوند آن دو - ابراهيم و اسماعيل - را مكلّف كرد كه خانۀ كعبه را از آفات و شرك و به قول طبرى، از بتها و پرستش بتها و شرك به خدا تطهير كنند كه به قول نويسندۀ «مختصر تفسير طبرى» 3همين معنىٰ «اَولَى الاقوال بالصواب عند الطبري على ما في تفسيره» مىباشد.
ابنكثير هم در ذيل . . . اَن طهّرا بَيتى 4. . . نوشته است: 5يعنى با «لاٰ اِلهَ الّا اللّٰه» از بتهايى كه مشركان آنها را بزرگ مىپنداشتند، خانه را تطهير كنيد و در واقع خدا مىخواهد بگويد: «طَهِّراهُ مِنَ الشرك و الرَّيْب و اَبنياهُ خالصاً لِلّهِ. . .» و زجاج 6گفته است: معناى «طَهِّرا» ؛ «اصفاه من تعليق الأصنام عليه» است.
و به گفتۀ شيخ طبرسى 7«اَن طَهّرا بيتى. . .» يعنى «اَىْ طَهّرا بيتى» كه به اصطلاح «اَنْ» مفسّره باشد و بيت را هم، تفضيلاً على سائر البقاع، خدا به خود اضافه كرده است.
اختصاص «بيت» به ذات خدا كه منزه از صفات جسمى است، براى چيزى نيست، بلكه به قول نويسندۀ تفسير المنار، 8جنبۀ سمبليك دارد و آن را بيتاللّٰه گفته، تا اشارتى باشد به اين كه ذات مقدّس خدايى، حاضر و ناظر است، البتّه منظور حضورِ رحمت الهى است و لذا توجّه بدان نيز، به منزلۀ توجّهِ ذات عاليۀ اوست، همانطورى كه از مكان دور نيز، در نماز، بدان مكان توجّه مىشود.
پس اين كه، خدا به ابراهيم و اسماعيل، فرمان داده و بر عهدۀ آنان گذاشته كه خانهاش را براى طوافكنندگان آماده سازند، معلوم مىشود كه اينجا خانۀ كسى نيست، خانۀ هيچ يك از انسانها نيست، خانه به ملّت خاصى تعلّق ندارد و حتّى ابراهيم و اسماعيل هم مالك اين خانه نيستند تا چه رسد به ساكنانِ فعلىِ آن منطقه.
ابنقتيبه (متوفّاى 276 هجرى) نوشته است: 9«العاكفين؛ المقيمين. يقال: عكف الرجل على كذا؛ اذا أقام عليه» .