49آيا واقعاً ممكن است فقيهى به جواز چنين كارهايى فتوا دهد؟ آيا جايز است كه يك نفر حاجى كه فقط به يك مركب احتياج دارد با خود ده مركب همراه ببرد و باقى مراكب را در راه تلف كند؟ آيا جايز است كه چنين كسى مخارج ده نفر را با خود بردارد و زياده بر مخارج خود را از بين ببرد به اين بهانه كه اسراف در امر حج مبغوض شارع نيست؟ !
بدون شك پاسخ تمام اين سؤالها منفى است و هيچ فقيهى به خود اجازه نمىدهد كه اعمال فوق را جايز بشمارد.
شاهد بر تفسير فوق از روايت، اين است كه:
اولاً در خود روايت بين اسراف و ميانهروى در نفقه حج، تقابل برقرار كرده بدين معنى كه منظور از اسراف، نفقه و مخارج بيش از حدّ اعتدال است يعنى زياده خرج كردن و باز گذاشتن دست در صرف هزينههاى حج به گونهاى كه از حدّ اعتدال فراتر رود.
ثانياً در برخى روايات هديهاى كه حاجى براى اقوام و دوستان خود مىخرد جزء نفقه و مخارج حج محسوب شده است: «هدية الحاج من نفقة الحاج» 1و زياد گرفتن مخارج حج داراى پاداش فراوان دانسته شده است: «و انّ اكثار النفقه فى الحج فيه اجر جزيل» 2و صرف يك درهم در راه حج برتر از صرف يك ميليون درهم در ديگر راههاى خير شمرده شده است: «و نفقة درهم فى الحج افضل من الف الف درهم فى غيره فىالبرّ» 3ثالثاً در ذيل همين روايت مورد بحث، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
« فرحم اللّٰه مؤمناً اكتسب طيباً و انفق من قصد او قدّم فضلاً»
يعنى مؤمنى كه درآمد حلالى بدست مىآورد و مىخواهد آن را در راه حج صرف كند امر او داير است بين اينكه به طور اعتدال درآمد مزبور را صرف نمايد: «انفق من قصد» يا اينكه بذل و بخشش نموده و ذخيرهاى را براى آخرت خود، پيش بفرستد «او قدّم فضلاً» واضح است كه اتلاف مال به هيچ وجه مصداق فضل نمىباشد. 4در تاييد سخن فوق، مناسب است به كلام مرحوم محقق نراقى اشاره شود كه در كتاب گرانقدر عوائدالايام پس از بحث سودمندى در زمينۀ اسراف و موارد آن به تبيين رواياتى پرداخته كه اسراف را در بعضى امور مانند بوى خوش (عطر) و روشنايى و نفقه حج نفىكرده است و آنها را به اين معنى دانسته كه اكثار در امور مزبور مطلوب بوده و فراتر رفتن از حدّ اعتدال معفوّ است و به هيچ وجه مراد از اين روايات نفى حرمت اسراف در امور نامبرده نيست: