34مىسازد و در «جايگاهى پسنديده و نزد فرمانروايى توانا، همراه با صادقان و نيكان» قرارش مىدهد.
پيش از آن كه به درسهاى آموزندۀ «طواف» پايان دهيم، بىمناسبت نيست به ويژگى ديگرى از ويژگىهاى طواف اشاره كنيم و آن جنبۀ اجتماعى آن است. خداوند متعال همواره دوست دارد كه بندگانش به صورت دسته جمعى به ديدارش آيند و در صفوف به هم فشرده و دست در دست هم و در كنار يكديگر، رو به سوى وى آورند و تودههاى مؤمن به صورت انبوه و گروهى، به سويش روان شوند.
اين خصلت اجتماعى در حركت به سوى خدا، بدان سرعت و قدرت و توان و استحكام فزونترى مىبخشد و چه تفاوت بزرگى است ميان پرستش خدا به وسيلۀ انسان تنها و منفرد از يك سو و پرستش در ميان انبوه مؤمنان و به صورت گروهى، از سوى ديگر وجود دارد؛ عبادت نوع دوّم؛ يعنى عبادت جمعى و گروهى باعث خوشايندى بيشتر و تقرّب فزونتر به خداوند متعال و مايۀ پذيرش بيشتر از سوى حق تعالى است.
در طواف، اين خصلت اجتماعى كاملاً آشكار است. چه، خداوند متعال مؤمنان را به طواف خانۀ خدا طى روزهاى مشخص و محدودى از سال فرا مىخواند؛ مؤمنان در اين ايام به گرد حرم جمع مىشوند و فشرده مىشوند و در اين ازدحام و انبوهى، مخلصانه به درگاه خداوند روى مىآورند.
اين يكى از درسهاى شگفت و با اهميت «طواف» است.
عبادت خدا و جلب رضاى او، در ميان انبوه مؤمنان، البته كه مستلزم ازدحام و شلوغى و رقابت و حتى رقابت منفى است و با همۀ اين احوال، خداوند متعال ما را بدان فرا مىخواند كه در چنين جوّ شلوغ و ازدحامى، به سوى او گام برداريم و حركت كنيم و در عين حال ما را به گذشت و فداكارى و چشمپوشى و بىتوجهى به مشكلاتى كه ممكن است بر اثر اين ازدحام و شلوغى ميان خود مؤمنان پديد آيد، فرا مىخواند؛ اين حوادث ناگزير است و گذشت و چشمپوشى و بىتوجهى به آنها نيز بايد صورت گيرد.
داود بن سرحان روايت كرده، مىگويد:
«از امام جعفر صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود:
چهار چيز است كه فرد مؤمن از هر چهار يا يكى از آنها بركنار نمىماند و در امان نيست: مؤمنى كه بر وى رشك برد (كه از همه دشوارتر است) ، منافقى كه تعقيبش