12
بها ذِكْرَهُ فقال: اِنّي جاعِلُكَ لِلناسِ إماماً. 1
2 - شرط احراز امامت
مقام امامت و پيشوايى و شايستگى براى هدايت خلق تحت امر الهى، چيزى نيست كه براى هر كس قابل دسترسى باشد، از اينرو مىبينيم هنگاميكه بشارت الهى در خصوص امامت ابراهيم بدو مىرسد، از شدّت وجد و اشتياق عرضه مىدارد: آيا از ذريّۀ من نيز كسانى هستند كه به امامت برگزيده شوند؟ و آنگاه پاسخ مىشنود كه امامت عهد الهى است و ستمكاران شايستگى تصدى آنرا ندارند، هرچند از دودمان تو باشند؛ قال و مِنْ ذُرِّيَّتي قال لا ينال عهدي الظّالمينَ. 2بارى امامت امانت گرانسنگ الهى است و حاملان آن كسانى هستند كه از شايستگى حمل اين امانت و خلافت خداوندى برخوردار باشند، نه انسانهاى «ظلوم و جهول» ؛ چه؛ آنها غاصبانى هستند كه گستاخانه خود را در معرض چنين امتحانى قرار داده و با قهر و غلبه و تزوير به حريم امانت الهى خيانت كرده و آن را به قبضه درآوردهاند.
حضرت على بن موسىالرّضا عليه السلام در حديث مفصّلى به تبيين اين مطلب پرداخته كه بخشى از آن چنين است:
«آيه لا ينال عهدي الظّالمين امامت هر ستمگرى را تا روز قيامت مردود شمرد و به برگزيدگان خالص خدا منحصر ساخت. آنگاه خداوند ابراهيم را به آن گرامى داشت و به آنانكه از ذريه او اهل صفا و اخلاص و تقوا و طهارت بودند اختصاص داد و فرمود: وَوَهَبْنا له إسحاقَ و يَعقوبَ نافِلَةً و كُلّا جعلنا صالحينَ. و جعلناهُمْ أئِمَّةً يهدونَ بأمرنا و أوحَينا إليهم فِعْلَ الخيرات و إقام الصلاةِ و كانوا لنا عابِدِينَ. 3
3 - امامت در ذريه ابراهيم
امام رضا عليه السلام در ادامۀ سخن پيشين خود مىفرمايد: امامت در ذريۀ ابراهيم عليه السلام جريان يافت و نسلى از نسلى و قرنى از قرنى آن را به ارث مىبرد تا آنكه خداى متعال آن را به پيامبر اسلام ميراث داد و در اين خصوص فرمود: اِنَّ أولى النّاس بأبراهيم للّذينَ اتَّبَعُوهُ و هذا النبيُّ و الّذين آمنوا و اللّٰه وليُّ المؤمنينَ. 4بدينسان امامت بهطور كامل در اختيار آن حضرت قرار گرفت تا آن را به على عليه السلام سپرد و به ترتيب در ميان برگزيدگان از ذريه و