60محمد بن مسلم است و خود به آن تصريح كردهاند و اجماعِ مدركى هيچ گونه اعتبار استقلالى ندارد و دليل مستقلّى نخواهد بود.
ديدگاه ابن زهره دربارۀ اجماع
ابن زهره براى اولين بار در اين مسأله ادعاى اجماع كرده است. وى در موارد مختلف در غنيةالنزوع ادّعاى اجماع نموده است. براى روشن شدن مطلب، بد نيست مقدار ارزشى اجماعهاى وى را بدانيم.
مرحوم اسداللّٰه تسترى (شوشترى) در كتاب گرانسنگ خويش «كشفالقناع عن حجية الاجماع» به بررسى اجماعات ابنادريس و ابنزهره پرداخته است. او معتقد است اجماعات ابنادريس مبتنى بر صحّت دليل حكم است؛ آنجا كه حكمى را صحيح مىداند، ادّعاى اجماع كرده، گر چه قائل آن اندك باشد. همين روش را ابنزهره عمل نموده و طبق آن، ادّعاى اجماع كرده است. وى دربارۀ اجماعات ابنزهره مىنويسد:
ويقرب من اجماعاته [ ابن ادريس ] اجماعات السيد ابن زهره فى الغنية بل هى اضعف منها كما لايخفى على من امعن النظر فيها ولايبعد انيكون قدتجوز فيها بمايخرجها غالباً على الحجية على الطريق المعروف و لعلّه لهذا او لمامرّ اعرض معظم الاصحاب عن نقلها فضلاً عن التعويل عليها الّا فيما شذ و ندر وقدتقدم عن المحقق فى احكام البئر فى مسألة ادّعى ابن زهره فيها الاجماع انه قال: ومن المقلّدة من لوطالبته بدليل ذلك لادّعى الاجماع لوجوده فى كتب الثلاثة وهو غلط وجهالة ان لميكن تجاهلاً 1و بمانند اجماعات ابن ادريس، اجماعات ابن زهره در غنيه است (كه به خاطر اعتماد به صحت دليل ادّعا شده است) ؛ بلكه اين اجماعها ضعيفتر است از اجماعهاى ابنادريس، همانگونه كه مخفى نمىماند بر كسى كه با دقت در آن بنگرد؛ بلكه بعيد نيست كه مبنايى داشته باشد ابنزهره كه طبق قول معروف (دخول امام در مجمعين) حجت نباشد و شايد به همين جهت يا آنچه گذشت اكثر اصحاب از نقل اجماعهاى غنيه اعراض كردهاند، تا چه رسد كه به آن اعتماد نمايند، مگر در موارد اندك. گذشت كه محقق حلّى در احكام بئر در مسألهاى كه ابنزهره ادّعاى اجماع كرده بود، گفت: برخى از مقلّده، اين گونه هستند كه اگر از آنان دليلى بخواهى، ادّعاى اجماع مىكنند به صرف اينكه روايتى در كتابهاى مشايخ سهگانه