62هندى پس از تقسيم عمره به عمرۀ تمتّع و مفرده مىنويسد:
«عمرۀ مفرده آورده مىشود پس از به پايان رسيدن حج و بر اين مطلب اجماع قولى و فعلى وجود دارد.» 1نقد و بررسى
ادّعاى اجماع در اين مسأله از نظر صغرا و كبرا مخدوش است؛ زيرا بسيارى از فقها قائل به تخييرند و وجوب ترتيب را نپذيرفتهاند.
صاحب جواهر پس از نقل روايات در اينباره مىنويسد:
«اين روايات و روايات ديگر، دلالت دارد بر واجب نبودن ترتيب و تأخير عمره از حج، بلكه جايز است تقديم آن بر حج افراد.» 2در جاى ديگر مىفرمايد:
«اطلاق كتاب و سنّت بلكه خبر مرسل اقتضامىكند كه جايز است تقديم عمرۀ (مفرده) بر حجّ.»
صاحب مدارك تصريح مىكند كه:
«جايزاست عمره و حج در يك سال انجام نپذيرد.»
در ميان روايات چيزى كه دلالت كند بر ارتباط «عمره» به «حج» ، وجود ندارد و نيز روايات دلالت ندارد بر اعتبار وقوع اين دو يك سال. 3آيةاللّٰه خويى نيز در مناسك مىفرمايند:
«عمرۀ مفرده و حج مانند عمرۀ تمتّع و حج نيست تا لازم باشد آن دو در يك سال انجام گيرند بلكه جايز است هر يك از اينها در دو سال انجام گيرد.» 4از اينها گذشته، اين اجماع بر فرض تمام بودن آن احتمال مدركى بودن آن مىرود.
جمع بندى
معلوم شد بر فرض وجوب عمرۀ مفرده، همراه با حج افراد و قران، دليلى بر وجوب تأخير آن از حج نيست بلكه دليل بر واجب نبودن تأخير وجود دارد.