58فاضل هندى در مقام شرح كلام علّامۀ حلّى كه معتقد است اگر استطاعت تنها براى حج افراد باشد نه عمرۀ مفرده، فقط حج واجب است مىنويسد:
«از جملۀ ادلّۀ اين نظر، عبارت است از اين كه روايات مربوط به حجّةالوداع از انجام عمرۀ مفرده ساكت است بلكه ظاهرند در انجام نپذيرفتن آن» . 1د: برائت
دلايلى كه تا كنون براى اثبات ادّعا اقامه شد اگر صحيح نباشد و ترديد كنيم كه آيا تمامى كسانى كه حج افراد و يا قران انجام مىدهند بايد پس از آن عمرۀ مفرده نيز انجام دهند؟ حتى كسانى كه نسبت بدان استطاعت نداشته باشند؟ و يا اين كه حج را نذر كردهاند ولى عمره را نذر نكردهاند. اين شك در اصل تكليف است و جاى برائت است؛ به عبارت ديگر، اگر شك كنيم بيشتر از يك عمرۀ مفرده واجب است يا نه، برائت جارى مىشود. و ممكن است برائت به صورت ديگر نيز جريان پيدا كند و آن اين كه شك مىكنيم كسى كه وظيفهاش حج قران و يا افراد است در صورتى كه عمرۀ مفرده را انجام داده باشد، بار دوّم نيز واجب است. اين مورد مصداق اقلّ و اكثر ارتباطى است و برائت از وجوب اكثر جارى است. تا اينجا روشن شد كه عمرۀ مفرده پس از حج قران و افراد هميشه واجب نيست پس اگر كسى آن را قبل از حج انجام داده و يا نسبت به حج افراد و قران استطاعت دارد ولى نسبت به عمرۀ مفرده استطاعت ندارد و يا حج قران و افراد را با نذر واجب كرده ولى عمره را واجب نكرده در تمامى اين صور عمرۀ مفرده همراه با حج افراد و قران واجب نيست. آيةاللّٰه خويى دربارۀ اين كه دليلى بر وجوب عمرۀ مفرده - چنانچه نسبت به آن استطاعت نداشته باشد - نيست، مىنويسد:
«حج افراد و عمرۀ مفرده دو واجب مستقلاند، بنابر اين اگر نسبت به يكى از آنها استطاعت باشد همان واجب است.» 2جمع بندى
از آن چه گذشت روشن شد كه فرمايش برخى از بزرگان فقه، همانند شيخ طوسى و علّامۀ حلّى و محقّق حلّى بر اين كه: پس از از حج قران و افراد، آوردنِ عمرۀ مفرده لازم است، صحيح به نظر نمىرسد.
بلكه بايد گفته شود واجب است عمرۀ مفرده پس از حج افراد و قران چنانچه نسبت به