43دنياخواران از امكانات آنان در جهت منافع خود و ضربه زدن به كشورهاى اسلامى استفاده كنند» . 17 - «جدال» و «برائت»
يكى از سفسطههايى كه عوامل ارتجاع به منظور غير مشروع جلوه دادن اعلان برائت از دشمنان اسلام در موسم حج مطرح ساختهاند، خلط كردن مسألۀ برائت به مسألۀ جدال در حج است آنها آيه شريفه «لاٰ جدال فى الحج» را دستاويز ساخته و كوشيدهاند برائت را از مصاديق جدال ممنوع قلمداد كنند و اين شعار زنده و جاودانۀ اسلام را در اين عصر، كه تيرهاى زهرآگين دشمنان به سوى اسلام نشانه مىرود، مشوه ساخته و از آن مانع شوند.
هرچند اينجا در صدد تفصيل سخن در اين مقال نيستيم 2اما از ذكر اين نكتۀ مهم و توضيحى كوتاه ناگزيريم كه: جدال به هيچوجه از مصاديق برائت نيست و ايندو از نظر مفهوم و مصداق و احكام كاملاً متغايرند. اعلان برائت، چنانكه بحث مشروح آن گذشت، به معناى بيزارى، ابراز تنفر و انزجار از كفار، مشركان و مفسدان است كه قرآن پايهگذار آن بوده و سنت و سيرۀ نبوى سند غير قابل انكارى بر مشروعيت و ضرورت آن است. اما جدال، از نظر لغت به مفهوم: «محاجه، مناقشه و مجادله» مىباشد. در كليات ابوالبقاء آمده است: «و الجدال عبارة عن دفع المرء خصمَهُ بحجّة أو شبهة و هو لا يكون اِلّا بمنازعة غيره و النظر قد يتمُّ به وحده» . 3جدال عبارت از اين است كه شخص طرف مخاصمه، خود را با حجّت و دليل يا شبه دليل دفع كند و اين جز با منازعه نيست. . .» .
مفسّران نيز همين مفهوم را در تفسير آيه لحاظ كرده و جدال را به معناى محاجه، منازعه، مشاجره و خصومت گرفتهاند 4و هيچيك از مفسّران يا فقيهان اعم از شيعه يا سنى، برائت را از مصاديق جدال ندانسته است.
در اينجا به نقل چند مورد از اقوال عامه مبادرت مىكنيم:
فخر رازى هفت قول از اهل تفسير در معناى جدال آورده كه هيچيك از آنها به بحث برائت ارتباط ندارد. از كتاب «موطأ» مالك نقل مىكند كه نهى از جدال اشاره است به مجادلۀ قريش در عصر جاهليت كه در مشعرالحرام وقوف كرده و از وقوف به عرفات خوددارى نمودند و با آنانكه به عرفات رفته بودند در اينباره بحث و