21مرحوم آيةاللّٰه شهيد بهشتى - رضوان اللّٰه تعالى عليه - مقالتى نگاشتم كه بندهايى كوتاه از دعاء عرفه - با شرح مرحوم سيد خلف حويزى - را در اين مقاله مورد استناد و اقتباس قرار دادم؛ اما چون اين مقاله نسبتاً مفصل و گسترده است و در يادنامۀ مرحوم شهيد مظلوم آيةاللّٰه بهشتى - طاب ثراه - به طبع رسيده، و اكثر شيفتگان اين شهيد مظلوم را به يادنامۀ مذكور دسترسى نيست، خلاصۀ بخشى كوتاه از اين مقاله را - كه با دعاء عرفه پيوند دارد - در اينجا مىآورم:
در بخشى از دعاء شريف عرفه آمده است:
«إلهي تردّدى فىالآثار يوجب بعد المزار، فأجمعنى عليك بخدمة توصلنى إليك. كيف يستدلّ عليك بما هو فى وجوده مفتقرٌ إليكَ. أيكون لغيرك من الظّهور ما ليس لك حتى يكون هو المظهر لك. متى غيبت حتّى تحتاج إلى دليل يدل عليك. و متى بعدت حتّى تكون الآثار هى الّتى توصل إليك عميت عين لا تراك عليها رقيبا، و خسرت صفقه عبد لم تجعل له من حبّك نصيباً» .
در توضيح اين بخش از دعا آن حضرت مىتوان چنين، قلم را بر صحيفه رقم زد كه به خداوند متعال عرض مىكند:
بارخدايا! اگر توجه خود را در بررسى آثار قدرت و دست آوردهاى صنع تو معطوف سازم؛ و يك به يك، آنها را تحت مطالعه و مداقّه قرار دهم تا ترا شناسايى كنم همين امر موجب مىشود كه راه براى وصول به تو و ديدار تو دور و دراز گردد.
[ سيد الشهدا - عليه السلام - عرض مىكند: خدايا! اى محبوب و مطلوب من! اگر خويشتن را براى شناخت تو در آثار و دست آوردهاى متكثر و آيات متنوع تو سرگرم سازم، و در لابلاى شاخههاى به هرسو كشيدۀ آثار صنع تو به اين سو و آن سو كشانده شوم موجب مىگردد از مؤثر، يعنى تويى كه اينهمه آثار را پديد آوردهاى به گونهاى ناخوش آيند، دور و بيگانه گردم؛ و اين كار چنان است كه واقعيت شهود را رها سازم و براى جستجو و يافتن آن به سراغ نشان واثرش به تكاپو برآيم، و يا چنان است كه از يقين روى گردانم و به دنبال خبر و گزارش از يقين، تلاش خود را به كار گيرم؛ و در نتيجه در پايگاهى از خيال محض به سر برم كه به هيچوجه مرا به دليلى قاطع رهنمون نيست، و در ميان فضائى از گمانها و احتمالات سرگردان شده كه راه را فراسوى من در رسيدن به محبوبم