68آغاز ساختار جديد شهر مدينه، شايسته است تا ميان مدينه و ديگر شهرهاى اسلامى مقايسهاى انجام دهيم و وجوه مشابه و موارد اختلاف را بشناسيم. عنايت ما در اين بحث بيشتر به شهر بصره، كوفه و فسطاط است. دليلش اين است كه بسيارى از قبايلِ شهر مدينه در قالب سپاه اسلام به اين شهرها مهاجرت كردند. اينان كسانى بودند كه در شهرهاى مزبور نقش محورى داشته و جمعيت زيادى از اين شهرها را به خود اختصاص داده بودند. 1طبرى عبارتى را آورده كه مىتوان از آن، شيوۀ شكل گيرى شهرهاى اسلامى را به دست آورد و آن اين كه از مدينه دستورات براى ولايت شهرها ارسال مىشده و آنان بر اساس دستور العمل مزبور عمل مىكردهاند. 2به همين دليل مىتوان گفت كه مدينه يك نمونه و الگو به شمار مىآمده است، به گونهاى كه بر اساس آن، شهرهايى همچون كوفه، بصره و فسطاط شكل گرفته است. 3در آغاز اين بحث اشاره كرديم كه مشابهت فراوانى ميان بصره و كوفه از يك طرف و مدينه از طرف ديگر در بعد جغرافياى معمارى وجود دارد، زيرا هر شهرى قبل از آن كه ساختارى اسلامى پيدا كند، سكنه داشته و از قديم مسكونى بوده چنانچه از عمران و زراعت خالى نبوده است. 4اين بدان معناست كه شرايط ساختارى هريك از شهرهاى مدينه، بصره و كوفه، تقريباً مشابه بوده و كسى كه موارد مشابهت بين مدينه و ساير شهرهاى اسلامى از حيث نظام بندى و انتخاب اماكن ملاحظه كند، خواهد دانست كه مسأله وجود آب و زرع و مرغزار در حد كافى و شافى مورد توجه كامل بوده است.
نسبت به شهر مدينه، مىدانيم كه شهرت به فراوانى آب و گستردگى نخلستانها داشته 5، به علاوه كه مناطقى براى چراندن احشام 6و حتى هيزم 7هم داشته است.
زمانى كه عتبة بن غَزَوان در منطقۀ خريبه از سرزمين عراق فرود آمد، خبر فرود خود را در اين ناحيه به عمر داده، چنين نوشت: «مسلمانان جايى را نياز دارند كه وقت زمستان، زمستانشان را بگذرانند و پس از پايان جنگ در آنجا سكونت كنند.» 8عمر در پاسخ وى نوشت: «خود و يارانت را در يك جا فرود آر، آن هم جايى كه نزديك آب و مرغزار باشد، وصف آن را نيز برايم بنويس.» عتبه نيز نوشت: من زمينى را يافتم كه در دو سوى خشكى