63بنى ساعده 1و نيز بنى زريق سكونت كردند. 2
چنين مىنمايد كه شكل گيرى محلۀ يك قبيله، بدين صورت بوده كه ابتدا يكى از برجستگان و شريفان قبيله زمينى در جايى مىگرفته و پس از آن، ديگر مردمان آن طايفه يا همپيمانان آنان، در اطرافشان خانههايى مىساختند. محلۀ بنى زهره، در شمال مسجد، از زمانى شكل گرفت كه زمينى [حشّ: نخل كوچكى كه آب داده نمىشود ]به عبدالرحمان بن عوف واگذار گرديد، 3پس از آن، در اطرافش خانههاى ديگرى از سوى وابستگان به آن طايفه ساخته شد، 4تا آنجا كه خانههاى بنى زهره يا محلۀ اختصاصى آنها، مشتمل بر برخى از اراضى شمالى مسجد تا سمت غربى آن مىشد. 5آنچه در اين رابطه قابل يادآورى است اين كه اسكان محلى قبايل در مدينه، در عصر رسول خدا - ص - صرفاً قبيلهاى نبود، بدان صورت كه در يك محل، تنها افراد يك قبيله زندگى كنند. پيش از اين اشاره شد كه چگونه مهاجرين در محلات انصار اسكان مىيافتند. زمانى كه رسول خدا - ص - زمينها را به صحابه واگذار مىكرد خانۀ ابوسلمه مخزومى را نزديك محلۀ بنى عبدالعزيز (از زهرىهاى امروزين) قرار داد. 6به همين دليل كمتر گفته مىشد «خطة بن فلان» به معناى محله بنى فلان، بلكه تعبير شايع مثلا اين بود: «دار آلعمر» 7يا «حىّ بنى فلان» 8.
خانههاى ايجاد شده در اطراف مسجد، به گونهاى در آمد كه شبيه يك محلۀ مستقل شد، محلهاى كه شمارى از افراد قبايل از مهاجرين و برخى انصار را در بر مىگرفت. بعد از اين، در اين باره توضيح خواهيم داد.
بخش عمدۀ اين محله را اقطاعات فردى تشكيل مىداد كه از زمينهاى اضافى موجود در محلات انصار شكل گرفته بود 9؛ در حالى كه پيش از هجرت تنها شمارى از خاندانهاى خزرجى مقل بنى نجار، بنى جديله، بنى خدره، بنى خداره و بنى ساعده در آنجا زندگى مىكردند. 10از جملۀ خانههاى اطراف مسجد، خانههاى بنىزهره بود كه از مركز آن ياد كرديم و ديگر خانههاى بنىعدى بود كه مشهورترين آنها دار آل عمر بن خطاب در جنوب مسجد بود 11و خانههايشان از سمت شرق تا بقيع 12و از سمت غرب تا بازار 13ادامه داشت. نزديك بنى عدى در سمت جنوبى مسجد، خانههايى از مهاجرين