11كعبه مىرسد، خويشتن را در كنار مظهرى از درگاه الهى احساس مىكند، در كنار چنين درگاهى است كه سزا است فقر و بينوايى و نيازمندىِ خود را در اين جايگاه به خداوند متعال عرضه دارد و همت خويش را در عرضِ حاجت بر فرازد و نيازى بس بزرگ و حاجتى سترگ را با حضرت بارى تعالى در ميان گذارد و به خدا عرض كند:
«سائلك، فقيرك، مِسكينك ببابك، فتصدَّق عَليه بالجنَّة. أللّهمَّ البيت بيتك، والحَرَمُ حَرَمُك، والعبدُ عبدُكَ. وَهذا مقامُ العائذ المستجير بكَ من النّار فأعتقنى و والدىَّ وأهلى وَوُلدى وإخوانى المؤمنين مِنَ النّار، يا جوادُ يا كريم»
«خدايا! خواهنده و گداى تو، فقير و تهى دستِ تو، مسكين و بىنواى تو در كنار درگاهِ تو براى درخواستِ حاجت آمده، پس بوستان بهشتى را به عنوان صدقه و موهبتى حاكى از صداقت، بدو ارزانى دار؛ و با اين عطا و بخشش بر او منت گذار. بار خدايا! خانه، خانۀ تواست. حَرَم، حرم تواست. وبنده، بنده تواست.
اينجا پايگاه پناهنده و خواهان امان و زينهار از آتش دوزخ، آنهم به مدد تو است. پس من و پدر و مادر و خاندان و فرزندان و برادران با ايمانم را از اين آتش رهايى بخش، اى خدايى كه با جود و كرامتى»
آنگاه كه برابر ميزاب و ناودان مىرسد؛ يعنى به جايى مىرسد كه باران رحمت الهى با تجمع در بام كعبه از اين نقطه فرو مىريزد، بارانى كه ارزاق و نعمتهاى زمين مديون ريزش آن است، و وسيلۀ شست و شو از پليديهااست و دور ساختن ناپاكيها و ناپاكهااست، چنين بخواند:
ألّلهمَّ أعتِق رَقَبَتى من النّار، وَوَسِّع عَلىَّ مِنَ الرِّزق الحَلال، وادرأ عنّى شرَّ فسَقه العَرب والعَجم وَشرَّ فَسَقةِ الجِنَّ والإنسِ» :
«بار خدايا! وجودم را از آتش دوزخ رهايى بخش، و از روزىِ حلال برمن گسترده و فراوان گردان، و شرِّ گناه پيشگانِ عرب و عجم و جن و انس را از من دور نگاهدار، و از آسيبِ آنها مرا در حمايت خويش قرار ده.»
و در همانحال كه براى طواف، گامها را به جلو مىراند بگويد:
«ألّلهم إنى إليك فقير، وإنّى منك خائف مُستَجير، فلا تُبدِّلِ اسمى ولا تُغيّرَ جسمى»
بار خدايا! تحقيقاً مرا به تو نياز است و مسلماً از تو بيمناك و به تو پناهندهام؛ پس اسم و رسمم را جا به جا نفرما و جسم و تنم را دگرگون مساز.»
و به هنگام رسيدن به ركنِ يمانى كه در خويشتن آمادگى بيشترى احساس