14كامياب گرديده و از پى نخستين انسان موحد با اين كانون توحيد انس و آشنايى برقرار ساخت.
شمار انبيايى را كه توفيق حج و طواف، نصيب آنها گشت تا هفتاد و پنج تن ياد كردند 1كه در ميان آنها قبل از حضرت ابراهيم - عليهالسلام -:
- قوم حضرت هود - عليهالسلام - را داستانى درخور دانستن است. آن حضرت قوم «عاد» را به پرستش خداى يگانه فرامىخواند؛ ليكن آنان به نداى هود پاسخ مثبت نمىدادند، و به تكذيب او دلخوش بودند. خداوند مدت سه سال سرزمين آنان را از بارشِ باران محروم ساخت. شمارى از كسان خويش را رهسپار كعبه ساختند تا از خداوند بخواهند بر سرزمينشان باران بباراند. اينان طى چهل روز بر گرد كعبه به طواف مىپرداختند و آيين حج را به جاى مىآوردند. 2آنچه بيش از همه دربارۀ كعبه و حج، اذهان را به خود مشغول و معطوف مىسازد جريان مربوط به:
- حضرت ابراهيم خليل است كه سرزمين فراموش شدۀ مكه را آباد كرد، سرزمينى كه نه حاصل خير بود و نه كسى رغبت اقامت در آن را داشت، و مىبايد اين نقطه از كرۀ زمين به خاطر وجود كعبه در آن، بلندآوازه گردد.
ابراهيم كه از حيثيت والايى از نگاه يهود و نصارى و مسلمين برخوردار است و از آن رو كه همۀ انبياى پس از او، از ذريّه و نسل و نژاد او هستند، به «ابوالانبيا» نامبردار است، در راه دعوت مردم به خداى يكتا كمترين دريغى در مجاهدت و فداكارى او ديده نمىشود، و در طريق عقيدۀ توحيدى و آرمان الهى آنچنان خطر مىكرد كه بارها در معرض مرگ قرار گرفت؛ ولى هرگز از پايمردى خود دست ننهاد.
ابراهيم در سرزمين «اور» - كه ميان دجله و فرات در قسمتِ هامون به طرف جنوب قرار دارد - پرورش يافت. و تاريخ، گوياى آن است در زمانى كه ابراهيم در عراق مىزيست تمدن و فرهنگِ «بابِل» بر عراق حاكم بود. مردم بابِل بتهاى متعددى را پرستش مىكردند و هر شهرى را ربّ و خداوندگارى بود، هرچند رسماً در برابر «اِلٰه اعظم» خاضع بودند و شمار «آلهه» و بتها نيز رو به قلّت و كاستى نهاده بود.
ابراهيم در اين محيط - كه تعدّد آلهه در آن جلب نظر مىكرد و پيكرههايى براى آنها تراشيدند و در پرستشگاهها نصب كرده بودند - مىزيست، اما با فكر صائب خود احساس مىكرد كه خدا يكى است و آن قدرتى كه بر هستى حاكم است يكتا و مُبرّىٰ از همتا مىباشد؛ لذا تصميم گرفت مردم را از خرافۀ شرك برهاند و افكار و انديشههاى آلودۀ آنان را از هرگونه