7عثمانى و مصر و ساير مناطق، آثار مزبور مىتواند مأخذى براى بررسى تاريخ نوگرايى در ميان دولتمردان و فرهيختگان ايرانى در عصر قاجار باشد.
در اين ميان سفرنامههاى منظوم نيز خود جايگاه ويژهاى دارد. از مهمترين اين آثار، كتاب فتوح الحرمين محيى لارى در قرن دهم و سفرنامۀ منظوم يك بانوى اصفهانى در قرن دوازدهم هجرى است. نمونههاى ديگرى نيز وجود دارد كه در ادامه از آنها ياد شده است.
علاقۀ ايرانيان شيعه مذهب به اين مكانهاى مقدس، نشان از خلوص مذهبى و دينى آنها دارد. از مقايسه ميان سفرنامههاى فارسى و عربى كه در اينجا فراهم آوردهايم، روشن مىشود كه على رغم محدوديت شمار حاجيان ايرانى، سفرنامۀ حجّ بسيارى به زبان فارسى داريم كه در مقايسه با آنچه استاد حمد الجاسر از سفرنامههاى عربى معرفى كرده بسيار گستردهتر است. البته ممكن است كه سفرنامههاى عربى هم زيادتر از آن باشد كه وى معرفى كرده، اما بايد مطمئن بود كه سفرنامههاى فارسى نيز بيش از اينهاست.
جاى بسى تأسف است كه تاكنون بررسى مستقلى در زبان فارسى در بارۀ ادبيات سفرنامه نويسى نشده وبايد گفت كه نويسندگان عرب در اين زمينه قدمى جلوترند ولا اقل كتابى را با عنوان «مكة المكرمه و الكعبة المشرفه فى كتب الرحالة المسلمين من سنة 922 الى سنة 1318» از دكتر الشنوفى به زبان عربى و انگليسى از آنان مىشناسيم. ناشر اين كتاب: مؤسسةالوطنيه، بيت الحكمه، چاپخانه القلم تونس است كه در 66 صفحه عربى 68 صفحه انگليسى. آن را به قطع رحلى نشر داده است. مىشناسيم.
بديهى است كه بايد در اين باره كار گستردهاى در زبان فارسى نيز انجام پذيرد ومرورى بر اين سفرنامه و گزارش ديدگاهها و نكات تازۀ آنها صورت گيرد.
در اينجا فهرستى از اين سفرنامه را در مقدمۀ اين شماره (شمارۀ 17) از فصلنامه «ميقات حج» كه شمارى سفرنامۀ قديم و جديد در آن چاپ شده، عرضه مىكنيم. طبيعى است كه بايد اين فهرست به مرور كاملتر شود.
سفرنامههاى حج در ادب فارسى
1 - انيس الحجاج، صفى فرزند ولى، در سال 1087 (منزوى 3992، فهرستواره، ج 1، ص 64)