59
بررسى كلّى اقوال و رأى صواب
بىشك احرام مفهومى است شرعى و ما نمىتوانيم در تعيين معناى آن، جز از روايات كمك بگيريم.
احرام در لغت
در اقربالموارد چنين آمده است:
احرم: «الرجل دخل فى الحرم. وفى حرمةٍ لا تُهتَك 1وفى الشهر الحرام.»
و در «العين» مىنويسد:
«أحرم الرّجل فهو محرم وحرام. . . وأحرمت أى دخلت فى الشهر الحرام. والحرمة ما لا يحلّ لك انتهاكه.» 2مؤلفان المعجم الوسيط در معناى آن نوشتهاند:
احرم الرجل: «دخل فى الحرم، أو البلد أو فى الشهر الحرام. . . وبالصلوة دخل فيها.» 3و در قاموس مىنويسد:
احرم: «دخل فيه، أو فى حرمة لا تهتك أو فى الشهر الحرام.» 4معناى اصطلاحى و فقهى احرام
آنچه مهم است معناى اصطلاحى احرام است. از ميان معانى دهگانۀ گذشته، دو دسته از آنها قابل توجه و درخور بررسى و دقّت است:
1 - آن گروه از تعريفات كه احرام را خود تلبيه، ايقاع التلبيه مىدانست چون رواياتى در اين باره آمده است اين سرى از اقوال شايان توجه است.
2 - آن دسته از تعريفات كه احرام را به معناى «نيّت» مىدانست كه در سخنان فقها، گاه از آن تعبير به «التزام» و گاه به «توطين نفس» و بيشتر به «نيّت» شده است.
دلايل گروه اوّل: «تلبيه»
براى اين نظريه به روايات فراوانى تمسك شده است و مىتوان تمسك كرد به: