54
1 - مفهوم مكاتبۀ عقيل با امير مؤمنان
يكى از اين دلائل، متن مكاتبهاى است كه ميان عقيل و اميرمؤمنان - ع - به عمل آمده است 1و اين مكاتبه شاهد گويا است بر اين كه اين سفر پس از شهادت امير مؤمنان به وقوع پيوسته است؛ زيرا اين نامه كه تاريخ نگارش آن اواخر دوران حيات امير مؤمنان است، بيانگر كمال اخلاص و ارادت عقيل نسبت به مقام ولايت و اظهار از خودگذشتگى او و فرزندانش نسبت به امير مؤمنان - ع - است و پاسخ آن حضرت كه تأييد ادعاى عقيل و صحّه گذاشتن بر اين حقيقت مىباشد، بيانگر اين است كه ملاقاتى بين عقيل و معاويه قبل از اين تاريخ صورت نگرفته است چرا كه: از نظر زمان، در بقيۀ ايام حيات امير مؤمنان براى چنين ملاقاتى فرصتى باقى نبود.
و از لحاظ فكرى - عقيدتى نيز با توجه به متن نامه در دوران حيات امير مؤمنان - ع - چنين امرى قابل قبول نيست؛ زيرا عقيل در اين نامه پيوستن گروه عبداللّٰه بن أبى سرح به معاويه را به عنوان عداوت و دشمنى با خدا و رسول و دليل بر اطفا و خاموش كردن نور الهى معرفى مىكند و مىگويد:
«فقلت لهم الى أين يا أبناء الثانئين أبمعاويه تلحقون عداوة واللّٰه منكم قديماً غير مستنكرة تريدون بها اطفاء نوراللّٰه و تبديل أمره»
چگونه ممكن است كه او با اين فكر و عقيده و بينش، خودش بدون تغيير جو حاكم و تحول وضع موجود و در شرايطى كه فشارها و دشمنيها از سوى معاويه نسبت به امير مؤمنان - ع - و شيعيانش هر روز تشديد مىشود جبهه حق را ترك كند و به سوى معاويه و جبهۀ باطل روى آورد و اين گناه بزرگ را، كه خود آن را عداوت با خدا و اطفاى نور الهى» تعبير مىكند، مرتكب شود.
2 - نظر مورخان
دليل ديگر بر اين حقيقت، نظر مورّخان مورد اعتماد و محقق است كه طبق نقل ابن ابى الحديد اين گروه از مورّخان معتقدند كه سفر عقيل به شام، پس از شهادت امير مؤمنان - ع - انجام گرفته است. او مىگويد:
«فامّا عقيل فالصحيح الذى اجتمع عليه ثقات الرّوات عليه انه لم يجتمع مع معاوية