40داشت تا روزى كه مسجد و خانههاى زنانش آماده گرديد. ابوايوب از اين كه رسول خدا - ص - در طبقۀ پايين و خودش در طبقۀ بالا زندگى مىكرد، ناراحت بود لذا به حضرت پيشنهاد كرد كه طبقۀ بالا را براى سكونت خويش بگيرد اما پيامبر - ص - با فروتنى و تواضع به او فرمود:
«براى ما و ميهمانان ما همين راحتتر است كه در طبقۀ پايين ساكن باشيم.»
ساخت مسجد نبوى با شور و اشتياق مسلمانان آغاز گرديد. حضرت نيز همراه و همدوش اصحاب خود به آنها كمك مىكرد. اصحاب همچنين براى دادن روحيه به يكديگر و ايجاد فضايى صميمىتر سرودها و اشعارى مىخواندند؛ يكى از آنها مىسرود:
لئن قعدنا والنبىّ يعملُ
لذاك منّا العملُ المُضلَّلُ
«اگر ما بنشينيم در حالى كه پيغمبر - ص - كار مىكند، كار ما بسى گمراهانه خواهد بود.»
همچنين باهم مىسرودند:
لا عيش الاّ عيش الآخرة
اللّهمّ ارحمِ الانصار والمهاجرة
«زندگىاى جز زندگى آخرت نيست، خدايا! انصار و مهاجران را رحمت فرما.»
ورسول خدا - ص - نيز در پاسخ اين بيت سرود:
لا عيش الاّ عيش الآخرة
اللّهمّ ارحمِ المهاجرين والأنصار
«زندگىاى جز زندگى آخرت نيست، خدايا! مهاجران و انصار را رحمت بفرما.»
در بحبوحۀ همين حركت بود كه يكى از تعيينكنندهترين مظاهر و رخدادهاى پيچيده در تاريخ اسلام، به ظهور رسيد. برخى از اصحاب در حين ساختن مسجد، «عمار بن ياسر» را با گذاردن خشتهاى سنگين بر دوش و دستش گرانبار كرده بودند. عمار كه توانش رفته بود، چون به پيامبر - ص - رسيد عرضه داشت: «اى پيامبر! مرا كشتند، بيش از آنچه خود مىبرند بر من بار مىكنند.»
ام سلمه، همسر پيامبر - ص - گويد: رسول خدا را ديدم كه گيسوان افتادۀ عمار را بدست خويش مىافشاند و مىگفت:
« «ويحَ ابن سميّة، ليسوا بالّذين يقتلونك، انّما تقتلك الفئة الباغية.»
«افسوس بر پسر سميه، اينان كسانى نيستند كه تو را مىكشند بلكه گروه بيدادگر تو را به قتل مىرسانند.»