68معناى عرفى آن، مجازى است؛ در اين صورت، اگر چه اصالة الحقيقه اين احتمال را دفع مىكند، ليكن، بدون شك، استعمال مقام در لسان شرع در مقام حقيقى آن اظهر است. پس ملاك، مقام حقيقى است؛ بويژه كه موافق احتياط است. بنابر اين، چنانچه رعايت حد فاصل ميان خانه و مقام لازم باشد، ملاك مقام حقيقى است.
مقاله در يك نگاه
خلاصه آنچه خوانديد از اين قرار است:
الف - تحديد مطاف تا زمان ابن زهره (585 ه.) در كلمات فقيهان شيعى به جز برخى كتابهاى شيخ وابنبراج - رحمهمااللّٰه - ديده نشده است؛ پس شهرتى كه جابر ضعف سند روايت باشد وجود ندارد. بل شيخ نيز در مسأله به احتياط تمسك جسته است.
ب - طواف در لغت، به معناى دور زدن است و اهل لغت در اين جهت اختلاف ندارند.
ج - در مسأله شش قول است و با تتبع ممكن است چيزى افزون بر آن يافت شود.
د - اجماع و قاعده احتياط و روايت محمد بن مسلم، ادلّه قول به تحديد مطاف است. وهمۀ آنها مورد بررسىگرديد و رد شد.
ه - دليل قول به جواز طواف پشت مقام ابراهيم، روايت حلبى است كه از نظر سند و دلالت تمام است و اعراض فقها از آن ثابت نيست؛ بلكه بسيارى از فقها به آن عمل كردهاند.
و - بنابر قبول قول تحديد طواف، راجع به اين كه مبدأ مطاف در طرف حجر اسماعيل، ديوار خانه است يا حجر، سه قول بيانشد و ثابتگشت، مبدأ، ديوار حجر است.
ز - مقصود از مقام، مقام حقيقى است نه مقام عرفى.
و آخر دعوانا ان الحمد للّٰهرب العالمين