24گفته شد اجابت دومين دعاى ابراهيم هم معلوم گرديد كه گفت: «ما را دو مسلم و شاخص اسلام قرار ده و از ذريۀ ما پيوسته، مردم مسلمى باشند كه مانند اختران درخشان، در دنياى تاريك محور ارادۀ حق بگردند و تسليم او باشند و مناسك ما را به ما نشان ده.»
آخرين دعاى ابراهيم دربارۀ نتيجۀ نهايى تأسيس خانه، در بعثت پيامبر گرامى اسلام - ص - و نهضت مقدس او ظاهر و محقق گرديد، خود مىفرمود: «انا دعوة أبى ابراهيم و بشارة عيسى» معلم دورۀ نهايى و تابندۀ آيات، حق پايهگذار كتاب و حكمت و تزكيه كنندۀ نفوس، از كنار خانۀ توحيد و در ميان ذريۀ ابراهيم برانگيخته شد، به هر جا دعوت او رسيد، از روى همان سازمان نخست، بنايى به نام مسجد برپا شد كه در فاصلههاى شبانهروز و هنگام طلوع و زوال و غروب آفتاب بايد مردمان مستعدى با نظم و حدود مخصوص، در آن به صف، رو به مؤسسۀ نخستين بايستند، به وسيلۀ تلاوت آيات وحى، ارواح و نفوس از كدورتها و تقاليد محدود كننده و رذائل پاك مىشد و بحسب استعدادهاى مختلف حكمت عالى جهان و حقايق ثابت وجود در آن منعكس مىگرديد و عقايد محكم و ايمان راسخ در نفوس جاى مىگرفت، و درهاى فهم حقايق و قوانين و اجتهاد به روى عموم گشوده مىشد، چنانكه از مسجد سادۀ مدينه كه نمونۀ اول خانۀ ابراهيم بود، در مدت هشت سال رشيدترين مردم برخاستند. گفتهها و اعمال و رفتارشان شاهد است كه در فهم اسرار جهان و آنچه مربوط به سعادت انسان است و در تشخيص حدود و ريشۀ قوانين و مسؤوليت در برابر آن و رموز سياست و روح نظامىگرى از مكتبهاى هزار سالۀ فلسفى و تربيتى دنيا گذراندند. سخنانى از آنان مانده كه اهل فكر و تحقيق آنها را مورد شرح و تفسير قرار مىدهند، با روح نظامىگرى، سپاهيان ورزيدۀ روم و ايران را درهم شكستند و با روح عدالت و سياست الهى و فكر قانون فهمى، بر سياستها و اجتماعات دنيا فاتح شدند. جهانى را فتح كردند و با عالىترين صورتى نگاه داشتند. روى خرابههاى تمدن قديم ايران و روم تمدن نوين برپا ساختند. كاخهاى سودپرستى و استعباد و استثمار خلق را ويران نمودند و بجاى آن، مساجد بندگى خدا و آزادمنشى برپا ساختند، در هر مسجدى پس از نماز و تقويت بنيۀ تقوا حوزهها و حلقههاى درس و بحث تشكيل مىشد و پهلوى هر مسجد، مدرسه ساختند و هزاران طالب علم و محصل در فنون مختلف رفت و آمد مىنمودند. علوم دنيا را گرفتند و آن را در لابراتوار اذهان پاك خود تجزيه و تحليل نمودند و با