5اصولاً حج - به مفهوم زيارت امكنۀ مخصوص - در ميان ملل و اقوام مختلف رايج بود، و اين امر به منظور تقرب به معبودشان صورت مىپذيرفت. حج با چنين مفهومى نمودارى كهن از يك نوع مراسم عبادى است كه جوامع مختلف آن را به عنوان رمز و اشارتى در تجليل و بزرگداشت معبود خود انجام مىدادند. ملتهاى كهن هند و يونان و ايران و مصر و ژاپن و جز آنها داراى معابد و پرستشگاههايى بودهاند كه در موسمهاى ويژهاى به ديدار آنها ره مىسپردند و بايد گفت مراسمى كه اين ملّتها در اين معابد اجرا مىكردند دگرگونيهايى را تصوير مىكند كه در مراسم توحيدى مربوط به كعبه يا بيت عتيق پديد آمده بود، و در نتيجه بايد گفت مراسمى كه در خور توحيد بوده و در چنان معابدى اجرا مىشده، يادگارى تحول يافتۀ از مراسم توحيدى است كه حول بيت عتيق و كعبه انجام مىگرفته است. هر ملتى راجع به حج، متناسب با تخيلات و طرز تفكر منطقهاى روشها و كيفيتهاى گوناگونى را در انجام مراسم آن در پيش مىگرفتند و كانونهايى را بنياد مىكردند؛ آنان حتى گور بزرگان و مقابر و مجسمهها و بتها را طورى مورد تكريم قرار مىدادند كه از نوعى عبوديت و پرستش بازگو مىكرد؛ و هر ساله و يا هر چندى يكبار با مناسك خاصى به زيارت آنها مىپرداختند، و روزهايى را كه اين ديدار را برگزار مىكردند «زاد روز» يا «عيد» و يا «روز جشن» مىناميدند.
مراسمى كه در برخى از اعصار در اينگونه معابد اجرا مىشد با توحيد سازگار نبود، بلكه آلوده به شرك و بت پرستى برگزار مىگرديد. مراسم توحيدى حج كه از هر گونه شوائب شرك عارى بوده و با شايستهترين وجه انجام مىگرفت و از هر خرافهاى پاكيزه بود از عهد آدم ابوالبشر آغاز شده و داراى سابقهاى ديريه تا زمان حضرت ابراهيم - عليهالسلام - بوده است.
سابقۀ آئين حج در اديان آسمانى:
قرآن كريم در پارهاى از موارد به اشارت، و در برخى موارد ديگر به صراحت ياد آور شده است كه اكثر مناسك و آئينها و شعائر اسلامى - از قبيل نماز، روزه، زكوه، حج، و امثال آنها داراى سوابقى ديرينه و بسيار طولانى در ميان پيروان انبياى سلف و اديان ديگر آسمانى بوده است اگر چه از لحاظ كيفيت و زمان و موسم برگزارى آنها با آنچه در اسلام پيشنهاد شده متفاوت بوده است.
يكى از عبادات در اسلام عبارت از روزه است و اين عبادت طبق بيان قرآن كريم بر پيروان اديان ديگر نيز مقرر شده بود، و پيروان اديان ديگر نيز به اجراى اين آئين عبادى - ليكن با تفاوتهايى - موظف بودهاند:
«يٰا اَيُّهَاالَّذين آمَنوُا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَمٰا كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»10
«اى گروه با ايمان! روزه - همچنانكه بر مردمى كه پيش از شما به سر مىبردند مقرر شده بود - بر شما نيز مقرر شده است تا شما تقوا را در پيش گيريد.»
و نيز قرآن كريم اشارت به آن دارد كه مناسك و آئينهاى ديگر براى پيروان اديان آسمانى پيشين وجود داشته، و مردم خوشتن را موظف به اجراى آن احساس مىكرده و بدانها پاى بند بودهاند؛ آئينهايى كه خداوند متعال آنها را مقرر فرموده بود:
«لِكُلِّ اُمَّةٍ جَعَلْنٰا مَنْسَكاً هُمْ نٰاسِكُوهُ فَلاٰ يُنٰازِ عُنَّكَ فِى الاَمْرِ وَادْعُ اِلٰى رَبَّكَ اِنَّكَ لَعَلٰى هُدَىً مُستَقيمٍ. وَ اِنْ جٰادَ لُوكَ فُقُلِ اللُّه اَعْلَمُ بِمٰا تَعْمَلوُنَ» :11
«براى هر امتى آئينى مقرر كرديم كه طبق آن عمل كنند؛ لذا نبايد با تو در اين كار به ستيز برخيزند، و مردم را به سوى پروردگارت فرا خوان؛ زيرا تو تحقيقاً به راه راست رهنمون شدهاى، اگر با تو به جدال برخيزند و پرخاش كنند بگو خدا به كار شما آگاهتر است.»
اما از آنجا كه اسلام دينى جاويدان و ماندگار است، و سر انجام همۀ پيروان اديان ديگر ناگزير بايد زير سايۀ چنين آئينى كامل احساس امنيت كنند، و درمان همۀ آلام خود را در آن جستجو نمايند انجام مراسم حج را بر تمام مردم الزامى ساخت (وَلِلَّهِ عَلِى النَّاسِ) تا به اين آئين در آيند و همۀ مستطيعان در بزرگترين گردهم آيى شركت جويند؛ لذا انجام مراسم حج را به زمان و مكان خاصى محدود ساخت تا پيروان اسلام در يك كانون مشخص و مركزى مقدس در فرصتى معين فراهم آيند و با هم به تبادل افكار پرداخته و به حل معضلات اجتماعى و سياسى خويش توفيق يابند.
بناى كعبه
سابقۀ تاريخى كعبه:
چنانكه قبلاً ياد كرديم خانۀ خدا در مكه به «بيت عتيق» و كهنترين بنيادى نامبردار است كه بناى آن طبق روايات دينى به زمان حضرت آدم ابوالبشر - عليه السلام - باز مىگردد و او بود كه پىريزى كعبه را آغاز كرد.
شرك ستيزى حضرت ابراهيم - عليه السلام -
در عصر حضرت ابراهيم عقايد و مراسم خرافى و بويژه شرك و بت پرستى رواج گستردهاى در گسترۀ جهان يافت. خداوند متعال ابراهيم - عليه السلام - را به بت شكنى و نجات دادن مردم از خرافات و رهايى آنان از اعمال بيهوده و ساخته و پرداختۀ تخيلات و توهمات مأمور ساخت؛ چون مردم از عبادت خداى يگانه روى گردانده، و در مشكلات و حوائج خود به بتها و بتكدهها پناه مىآوردند؛ ابراهيم سوگند ياد كرد كه وظيفۀ الهى خود را در بت شكنى و شرك زدايى آغاز و اجرا نمايد:
«وَتَاللَّهِ لاَكيدَنَّ اَصْنامَكُمْ بَعْدَ اَنْ تُوَلُّوا مُدْبِريَن» :12
و سوگند به خدا دربارۀ بتهاى شما سخت بينديشم و براى از ميان بردن آنها - پس از آنكه از شهر بيرون رفته و بدان پشت كنيد - چاره سازى كنم.»
آن حضرت به موقع سراغ بتها رفت، و وظيفۀ خويش را درست به كار بست؛ چنانكه خداوند متعال به اين رويداد مهم تاريخى اشاره كرده و فرموده است:
«فَجَعَلَهُمْ جُذٰا ذاً اِلاَّ كَبيراً لَهُمْ لَعَلَّهُمْ اِلَيْه يَرْجِعُونَ» :13
«ابراهيم - جزبت بزرگ - همۀ بتها را قطعه قطعه و سرنگون ساخت تا شايد بت پرستان دربارۀ واقعۀ نابودى بتها به آن بت بزرگ مراجعه كرده و اوضاع نا به سامان بتها را از او بپرسند!»
پيداست كه بت را احساس و شعورى نيست تا با او سؤالى در ميان گذارند، اما ابراهيم - عليهالسلام - خواست از اين طريق و بطور ضمنى آنان را به جهالتشان آگاه ساخته و هدايتشان كند.
تجديد بناى كعبه:
پس از آنكه ابراهيم توفيق يافت گروه زيادى از مردم را بيدار سازد، و توحيد را در افكار آنها نفوذ بخشد از شام؛ يعنى سرزمين آباء و اجداد خويش كوچيد، و همراه همسر خود هاجر، و فرزند خويش اسماعيل رهسپار جنوب گشت و به سرزمين حجاز و بيابانى كه از مردم بت پرست به دور بوده درآمد تا با آسودگى و آرامش خاطر به مناجات و راز و نياز با خداى خود سرگرم شود.
وقتى اسماعيل پا به سن گذارد و جوانى كار آمد و تا حدودى كامل شد خداوند متعال ابراهيم - عليه السلام - را مأمور ساخت پرستشگاهى را با همكارى فرزندش اسماعيل در همين سرزمين بنياد كند تا مردم پيرامون آن گرد هم آمده و به ذكر و عيادت خداى يكتا بپردازند:
«وَ اِذْ يَرْفَعُ اِبْرٰاهيمُ القَوٰاعِدَ مِنَ الَبيْتِ وَ اِسْمٰعيلَ رَبَّنٰا تَقَبَّلْ مِنَّا اِنَّكَ اَنْتَ السَّميعُ العَليمُ» :14
«به ياد آور زمانى را كه ابراهيم با همكارى اسماعيل ستونهاى خانۀ خدا را بر مىافراشتند (و به خدا عرضه مىداشتند) : پرودگارا از ما بپذير كه تو شنواى دانايى.»
ابراهيم و فرزندش موظف گشتند اين خانه را از هر گونه پليديهاى مادى و معنوى پاكيزه سازند:
«وَعَهِدْ نٰا اِلىٰ اِبرٰاهيمَ وَ اِسْمٰعيلَ اَنْ طَهِّرٰا بَيْتى لِلطّٰائفينَ والْعٰاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» .15
«و به ابراهيم و (فرزندش) اسماعيل سپرديم كه خانۀ مرا براى طواف كنندگان و معتكفان. وكوع كنندگان سجده گذار پاكيزه نگاه داريد.»