36نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسألهآموز صد مدرّس شد
چون مدينه و مكه تقريباً در سطح يك دايرۀ نصفالنهار قرار گرفتهاند و اندكى طول مدينه از مكه بيشتر و عرض مدينه نيز قريب چهار درجه بيشتر از مكه است، رسولاللّٰه فرمود: «محرابى على الميزاب» كه به استقبال ناودان ايستاد؛ چه قبلۀ مدينه اندكى از جنوب به سوى مغرب منحرف است؛ زيرا كه ناودان كعبه در جانب غربى كعبه است.
علامه ابوريحان بيرونى در قانون مسعودى كه مِجَسطى4 اسلامى است، طول مكه را از ساحل اقيانوس غربى 67 درجه و عرض آن را 21 درجه و 20 دقيقه و طول مدينه را 67 درجه و 30 دقيقه و عرض آن را 24 درجه آورده است كه مكه و مدينه در سطح يك دايرۀ نصفالنهار قرار گرفتهاند و تفاوت كمتر از ربع درجه است.
علامه ناصر خسرو علوى در سياحتنامه گويد: «مدينه شهرى است بر كنارۀ صحرايى نهاده و آنجا قبله سوى جنوب افتاده است» .
و اين هر دو دانشمند نامور اسلامى، بحق سخن گفتهاند و اطلسهاى متأخرين و معاصرين، موافق و معاضد آن است.
زيج هندى طول مكه را 77 درجه و مدينه را 75 درجه و 20 دقيقه از جزاير خالدات ضبط كرده است كه تفاوت ميان نصفالنهار مكه و مدينه يك درجه و 40 دقيقه است و اين محاسبه نيز قريب با واقع است.
ما چون در اين مسأله در كتاب «دروس معرفةالوقت و القبله» به تفصيل بحث كردهايم، در اين وجيزه، به همين قدر اكتفا مىكنيم.
تعيين طول و عرض بلاد
چنانكه گفتهايم، براى تحصيل سمت قبله، دو قوس به كار مىبردند، بلكه مطلقاً براى تعيين هر محلى بر روى كرۀ زمين، آن دو قوس را به كار مىبردند.
يكى از آن دو قوس، قوسى از دايرۀ نصفالنهار كه عرض اماكن از آن تعيين مىگردد و ديگر قوسى از دايره طول است.
مبدأ عرض، خواه شمالى و خواه جنوبى، دايره استواىِ ارضى است كه به خط استوا اشتهار دارد و در سطح خط استواى سماوى اعنى دايره معدل النهار