11فاصلۀ زمانى يا مكانى نيست؛ زيرا هر جا كه باشيم او با ما است. دربارۀ استاد مىشود گفت كه به فلان استاد احترام كنيد؛ يعنى حريم بگيريد. وقتى استاد جايى نشسته است، شما مقدارى پايينتر بنشينيد. كنار استاد يا بالاتر از او ننشينيد.
اين را مىگويند احترام كردن؛ يعنى حريم گرفتن. ليكن اينگونه احترام كردن در بارۀ ذات اقدس اله فرض ندارد كه ما بگوييم: به خدا احترام كنيد؛ يعنى حريم بگيريد؛ يعنى جاى معيّن و يا در زمان معين ننشينيد و. . . چون خداوند با همه، در همۀ شرايط، بدون امتزاج، حضور و ظهور دارد.
بنابراين، احترام خدا، احترام و حريمگيرى اعتقادى است؛ يعنى انسان بايد در پيشگاه حق آنقدر كرنش كند كه غير او را نبيند، به غير او تكيه نكند و به غير او دل نبندد و بگويد: «لبيك» ؛ يعنى من به حضور تو آمدهام. «ايّاىَ فَارهبون» يعنى اين. و حجى هم كه به عنوان رهبانيت محمود و ممدوح تشريع شده، همين است، انسان در بسيارى از مناسك و مراسم مىگويد: «لبيك» .
اصلِ بستن حج و عمره بصورت احرام، با لبيك شروع و بعد هم تكرار مىشود.
اينجاست كه وجود مبارك پيغمبر - صلى اللّٰه عليه و آله - (طبق اين نقل) فرمودند: «لَبيك بَحَجَّةٍ حقّاً تعبُّداً و رِقّاً» .
البته كسانى كه مكه مشرف مىشوند، حج يا عمره انجام مىدهند و لبيك مىگويند، چند گروهند. چون ايمان درجاتى دارد، مؤمنان نيز داراى درجاتى هستند، تلبيه هم مراتبى دارد.
همه مىگويند: لبيك، اما بعضى سؤال انبيا، دعوت و اعلان انبيا را لبيك مىگويند. بعضى ديگر دعوتِ اللّٰه را.
بعضىها مىگويند: «لبيك داعِىَ اللّٰه، لبيك داعِىَ اللّٰه» ، يعنى اى كسى كه ما را به اللّٰه دعوت كردهاى، ما لبيك مىگوييم؛ يعنى اجابت كردهايم. و آمدهايم. اينها متوسّطين از مؤمنان و زائران بيت خدايند. اينها كسانى هستند كه دعوت ابراهيم خليل را اجابت مىكنند. ابراهيم خليل هم مردم را به زيارت بيتاللّٰه دعوت كرده است نه به غير آن. فرمود:
«وَ اَذِّن فى النّاسِ بالحج يَاْتوكَ رِجالاً و عَلى كُلِ ضامِرٍ ياْتينَ مِن كُل فَجٍّ عميق»4.
«اذان» ، همان اعلان كردن و اعلان عمومى دادن است به صورت عَلَن و آشكار.