77 بياد داشته باشيم كه ابراهيم پدر انبياى توحيدى: موسى و عيسى و محمد است و از ميان سه امت موحد و اهل كتاب جهان يعنى يهود و نصارى و مسلمين، تنها امت اسلام و مسلمين جهانند كه پاس پيشواى توحيد را اين چنين در خور مقام ارجمند او مىدارند و ياد گراميش را نه تنها در گفتار كه در مناسكى عظيم و پرشكوه نگه مىدارند. در اشاراتى كه به محتواى يكايك مناسك حج خواهيم داشت بدين بازنگارى و بازسازى اشاره خواهيم كرد.
* * *
حج، از جنبه ديگر، يك آموزش تمرينى همه جانبه و يا باصطلاح معمول و مرسوم، يك «مانور» جامع الاطراف سياسى - عقيدتى، نظامى براى تحريك روح حماسى و زنده ساختن غيرت و حميت دينى واسلامى در جامعه اسلامى است. آيا منظور از مانورهاى نظامى يا آموزشهاى تمرينىايكه براى نجات غريق يا اطفاى حريق و يا براى مقابله با حوادث و سوانح گوناگون هوائى، زمينى و دريائى گسترده يا محدود صورت مىگيرد، چيست؟ در يك مانور نظامى يا يك عمليات نجات، صحنه كاملاً فرضى و از پيش ساخته است، اما اگر همين تمرين محدود و چند روزه انجام نگيرد، كارآئى نظامى و آمادگى رزمى و چستى و چالاكى و سرعت انتقال و سرعت تصميم و سرعت عمل كه لازمه اين گونه فعاليتهاى حياتى مهم و سرنوشتساز است، پيدا نخواهد شد و اين است نقش حج در ترسيم راه و رسم زندگى و تخطيط خطوط حيات فردى و اجتماى انسانى كه آكنده است از كار، پيكار، تلاش و پيگيرى... و ملازم است با كفّ نفس و خويشتندارى و مخالف است با تنآسانى و راحت طلبى و تنپرورى...
حج، يك تمرين است، يك مانور است يك آموزش چند روزه است براى آمادهسازى فرد تا در پهنۀ زندگى براى پيكارى بىامان، تمرين ديده و آموزش ديده باشد...
در حج به آدمى مىآموزند كه در راه زندگى پرافتخار و انسانى و اسلامى بايد از ديار و مال و زن و فرزند و همه علقههاى زندگى بريد و سختى سفر و بيخوابى و دوندگى و اضطراب و دربدرى و بىخانمانى را تحمل كرد و هر چه را كه موجب خودآرايى و بخود بستگى است از لباس و زيب و زيور بايد از خود دور ساخت و بايد تنها به مبدأ لايزال، پاسخ مثبت داد و دعوتهاى گوناگون را نشنيده گرفت و بايد بر محور حق و عدل چرخيد و در زندگى، محور و مقصدى جز طهارت و پاكى و راستى و