20است و منظور از زمين و شيار و محصول آن، وسائل و محصولات كشاورزى و مانند آن خواهد بود، ولى اگر منظور از اين طعام مصداق معنويش باشد مراد از آن آب، آب حيات، و منظور از زمين، زمينۀ حيات و زمينۀ دل خواهد بود و مانند آن.
پس طعام در قرآن كريم دو مصداق دارد: «طعام جسم» و «طعام روح»، آن مصداقى كه طعام جسم است و ديگران با ما در آن شريكند، دربارهاش فرموده: «كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعٰامَكُمْ» 1 و فرمود:
«مَتٰاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعٰامِكُمْ» اما آن طعامى كه مصداق معنوى است، ما با فرشتگان در آن شريكيم، اگر براى فرشته مقامى است ما در تغذيه آن طعام شريك فرشتههاييم، اگر معرفت حق و توحيد حق طعام معنوى است و فرشتگان از اين طعام برخوردارند، خردمندان و علما همسايۀ فرشتهاند، و لذا در كريمۀ «شَهِدَ اللّٰهُ أَنَّهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ وَ الْمَلاٰئِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ » 2 علما را با فرشتگان يكجا ياد مىكند؛ يعنى در غذاى معنوى، انسانهاى وارسته سهيم فرشتههايند، همانطورى كه در غذاهاى مادى انسان با انعام شريك است. بدينگونه به ما هشدار داده كه طعام بدن، شريكى پايينتر از شما دارد، ولى اگر عالم شديد شريك فرشتگان در معارفيد، و اگر در جنگ شربت
شهادت نوشيديد شريك فرشتگان در پروازيد.
ذيل آيۀ كريمۀ «جٰاعِلِ الْمَلاٰئِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنىٰ وَ ثُلاٰثَ وَ رُبٰاعَ ...» 3 اينچنين روايت شده كه: شهيد با فرشته همپرواز است، جعفر طيّار با فرشتگان همپرواز است، و عباس بن على - سلاماللّٰه عليهما - با فرشتگان همپرواز است. گاه انسان دستش را در راه خدا مىدهد و با «أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنىٰ وَ ثُلاٰثَ» همپرواز مىشود. گاهى تلاش و كوشش مىكند تا عارف وعالم باشد، در اين صورت با فرشتگان هم شهادت است.
طعام معنوى پيامبر(ص)
پس طعام در قرآن كريم دو مصداق دارد، و خورندگان اين