48شعور و ادراك است، حال و شرايطش از اين جهت شبيه حال كودك غير مميز است و اما خطابهايى كه متوجه اولياى اين كودكان است، در خصوص دستور دادن اين كودكان به اقامه نماز و گرفتن روزه است قبل از اين كه به سن بلوغ شرعى برسند و اين تنها براى تمرين است نه اينكه والدين و اولياى كودكان به آنها دستور بدهند كه نماز بخوانند و روزه و ساير اعمال عبادى را مثلاً به خاطر مصلحتى كه در نفس نماز يا آن محل عبادى ديگر وجود دارد انجام دهند، بلكه به آنها (والدين و اوليا) دستور داده شده كه كودكان را امر به خواندن و اقامۀ نماز و گرفتن روزه و ساير اعمال عبادى كنند تا تمرين نمايند و عادت كنند كه پس از رسيدن به سن بلوغ شرعى، ارائه و انجام اين اعمال عبادى بر ايشان سخت و دشوار نباشد. پس اينگونه نيست كه امر و دستور دادن اوليا به كودكان نابالغ جهت انجام اعمال عبادى قبل از رسيدن به بلوغ شرعى، داخل در اين مسأله باشد كه «إنّ الأمر بالأمر بالشيء» باشد؛ يعنى از بالا دستور گرفتهاند كه به آنها دستور بدهند، كار عبادى انجام دهند.
ديدگاه سوم؛ شارع مقدس كودكان نابالغ را هم مانند افراد بالغ به اين عبادات دستور داده است، اما امر و دستورش نسبت به انجام اين عبادات به خاطر مصلحتى است كه در خود آن عبادات براى كودك وجود دارد و به همين خاطر اگر كودكِ نابالغِ مستطيع حج به جا آورد، از حَجة الاسلام كفايت نمىكند و اين نيست جز به خاطر عدم مصلحت در حج او. بلكه خداوند به ايشان دستور داده است كه در خصوص كودكان نابالغ حج فقط نوعى تمرين باشد. ولى همين تمرين داراى پاداش خواهد بود. بنابراين، مستحب بر اين كودكان نابالغ، همان تمرين دادن بر عبادات است.
تطبيق ديدگاههاى سهگانه در خصوص وضعيت عبادات كودكان نابالغ(صبى)
در مقايسۀ بين ديدگاه اول و دوم، اين نتيجه به دست مىآيدكه: بنابر قول و ديدگاه اول، جايز است كودك نابالغ در عمل عبادىاش براى شخص ديگر اجير شود و مزد بگيرد يا اين كه عمل عبادى را بدون اجرت انجام دهد تا نوعى تبرع براى او باشد؛ چرا كه عمل او واجد مصلحت تامه بوده و بدون هيچگونه نقص و ايراد مىباشد. نهايت امر، شارع مقدس به طور مطلق الزام را به خاطر لطف و رحمت بر ايشان و از باب رفق و امتنان به آنها از اين كودكان نابالغ ساقط نموده و رفع كرده است. بنابراين، رفع تكليف الزامى از ايشان همانند رفع، در باب حرج است. بنابراين، اگر اين عمل عبادى را انجام دهد و حرج و سختى آن را تحمل كند، عملش صحيح بوده و در نزد صاحبان اين قول و نظريه، عمل او مجزى مىباشد و اما