57
منشأ اختلاف
ريشۀ اختلاف در محدودۀ عمل به وظيفه، با توجّه به قيد «الى الكعبين» كه در آيۀ شريفه محدوده را معين كرده است، مى تواند در برداشت هاى متعدّد از كعبين باشد.
كعبين كجاست؟!
همانطور كه گفته شد ميان مفسرين و فقهاى عامّه و اماميه در اين باره اختلاف نظر وجود دارد؛ شيخ طوسى تعريف كعبين را اينگونه آورده است: به عقيدۀ شيخ، كعبين همان دو برآمدگى روى پاهاست 1امّا فقهاى عامّه براين باورند كه كعبين دو استخوان ساق پاست. 2شافعى مىگويد: «كعبين: محل تلاقى مفصل ساق و روى پا است.» 3
امّا با توجه به اين اختلاف، مرحوم شيخ بهايى با استفاده از قول لغوىها مطلبى را ارائه كرده است كه در اين مجال مى تواند تا حدى راه گشا باشد. ايشان مى نويسند: كعب در چهار معنا استعمال مى شود:
«1 . استخوان برجسته ا ى كه روى قدم در بين مفصل و مشط است. به مجموع استخوان هاى نازك به طرف ساق پا، كَعب گفته مىشود.
2 . مفصل بين ساق و قدم، كه به آن كعب نيز گفته مىشود.
3. استخوان هاى برجسته ا ى كه در دو طرف ساق پاها قرار دارد كه به آنها منجمين هم گفته اند.
4. استخوان گردى كه در محل تلاقى ساق و قدم واقع شده كه چون نزديك مفصل است، گاه (مفصل) نيز ناميده مىشود.» 4
بنابر اين، هر يك از فريقين با توجّه به مذهب خويش، كعبين را تبيين كرده اند؛ برخى از اهل سنّت معناى كعب را استخوان هاى برجسته اى مىد انند كه در دو طرف ساق پاها قرار گرفتهاست و گفته اند آب به آنها نمىرسد مگر اين كه شسته شود. 5
امّا استدلال شيعه بر مسح پاها تا كعبين، وضوى بيانيۀ امام باقر(ع) است كه در حكايت وضوى پيامبر(ص) دست بر روى استخوان هاى برجستۀ قدم ها گذاشته و فرمود: «اين است كعب». 6با وضوح اختلاف در معناى كعبين، اختلاف در مجزى بودن عمل در بين فقها نيز، ناگزير خواهد بود. ضمن اينكه اهل سنّت غايت را داخل در حكم مغى دانسته و شستن كعبين را نيز واجب مىشمرند: