17با دقت در تفاوت ظريفى كه بين «زينت» و «جمال» وجود دارد، حكمت حرمت اين مورد از محرّمات احرام بيشتر روشن مىشود؛ به عبارت ديگر، ترك زينت و زيور آلات در احرام، انسان را به طور ويژه ا ى براى ارتباط با خدا آماده مىكند؛ زيرا از آن جاكه پوشيدن زيور آلات موجب زينت و زيبايى و سبب تفاخر در امتيازات ظاهرى است و برقرارى ارتباط با ديگران غالباً همراه با آراستگى مى باشد. پس بايد بهترين لباس و زينت خود را پوشيد؛ اما در زمان احرام، ارتباط از سنخ ديگرى است و خداوند بهعنوان يك طرف ارتباط چيز ديگرى به جز مسائل دنيايى برايش ارزش دارد.
پس مىتوان ترك زينت براى حج گزار را اين گونه معنى كرد: بپرهيز از زينت ظاهرى كه اين موجب مىشود حجگزار خود را چنان كه هست و خداوند دوست دارد بنمايد و همانطور كه گفته شد، انسان يك طرف ارتباط است و خداوند طرف ديگر. زينت ممكن است مقدمه كبر و غفلت شود و از سوى ديگر چون لسان روايت در مورد جمال فرموده: «انَ اللهَ جَمِيلٌ وَ يُحِبُّ الْجَمالِ» 1معلوم مىشود در اين ارتباط جمال كه همان زينت باطنى است، بر زينت ظاهرى مقدم است.
استمنا
برخى از محرّمات تنها به دليل احرام، حرام مىگردند و به مجرد اينكه حجگزار از احرام خارج شد، آن عمل حلال مىشود. در فصلنامه ميقات حج آمده است:
«برخى از محرّمات احرام براى مُحل نيز حرام است و به اصطلاح داراى حرمت سابقه و اوليه است؛ مثلاً استمنايى كه از راه ملاعبه با زنِ خود صورت گيرد جايز است؛ امّا براى محرم به جهت احرام، حرام مىگردد؛ امّا اگر همين ملاعبه، با زن اجنبيه انجام پذيرد و استمنا تحقق يابد، حرام است؛ ولى در حال احرام اين حرمت به مراتب و درجاتى شديدتر مىگردد.» 2
با دقت در كفارۀ آن دسته از محرّمات احرام كه مربوط به امور شهوانى؛ نظير جماع، بوسيدن، استمنا و امثال آن است، درمى يابيم كه آنها كفارۀ سنگينترى دارند؛ به طورى كه گاهى بايد يك شتر كفاره داد، در برخى موارد بايد حج را تكرار كرد و در برخى موارد بايد بين آن زن و شوهر جدايى انداخت.
با توجه به پيامدهاى خطرناك «استمنا» يا «خودارضايى» معلوم مىشود كه كفارۀ سنگين