10مسير با عنوان «و لا فسوق» مطرح مىشود يعنى هرگونه سرپيچى از دستورات الهى و تجاوز به مرزهاى ديانت؛ مانند دروغ، دشنام دادن به ديگران و خود را از ديگران بالاتر دانستن در حال احرام حرام است. به تعبير ديگر، همۀ آنچه را كه خدا در غير احرام بر انسان حرام كرده، در حال احرام بر شدت حرمت آنها افزوده و طبعاً كيفرش نيز بيشتر مى گردد. پس مىتوان گفت: صيانت از زبان، پيام اصلى اين فراز از آيه براى حجگزار است؛ همانطور اينكه اهل بيت(عليهم السلام) به آن اشاره كرده اند، آنجا كه امام صادق(ع) فرمود:
«كمال حج و عمرۀ تو در اين است كه اندك سخن بگويى و زبان خود را محفوظ نگاه دارى» 1
قدم بعدى عبارت است از: «لا جدال» يعنى با ديگران گستاخى نكردن و براى اثبات و يا رد چيزى قسم نخوردن؛ نه قسم دروغ كه خود حرام است و مصداق فسق! و نه قسم راست، «بلى والله ولا والله»؛ زيرا چه دروغ باشد و چه راست، براى حجگزار در حال احرام حرام است. البته «جدال» تنها در انحصار «لا و الله و بلى و الله» نيست و بنابراين تفسير «جدال» به سوگند در شكل خاصِ «و لا و الله و بلى و الله»، از باب ذكر نمونه است والا اطلاق آيۀ شريفه، شامل تمامى انواع ستيزه، نزاع و مجادله مى باشد و از همين رو در برخى از روايات در زمينۀ «تفسير جدال» ناسزا گويى را نيز بهعنوان يكى از مصاديق جدال، آورده است.
سُرمه كشيدن و نگاه به آينه
اين دو مورد توسط امام صادق(ع) معنا شده است:
«در حالى كه محرم هستى به آينه نگاه مكن؛ زيرا نوعى زينت است و زن در حال احرام، سرمۀ سياه نكشد كه آن هم زينت است.» 2
پس جمع شدن اين دو مورد در يك حديث كه هر دو مربوط به حس بينايى است، صيانت چشم حجگزار را مد نظر دارد؛ چرا كه خود را نديدن و كنار گذاشتن نفس و نفسانيات در حال احرام، مقدمۀ خدا ديدن است؛ زيرا نگاه به آينه، نگاه به خود است و خود بينى در برقرارى ارتباط با خدا مشكل جدى ايجاد مىكند؛ به تعبير ديگر اين ها كارهاى عادى زندگى است، اما انسان در همين كارهاى عادى، خدا را فراموش مىكند و اين فراموشى سبب قطع ارتباط بين او و خدا مىشود.