30استدلال اماميه بر صحّت فعل خود هم روايتى است كه ابن عباس از وضوى پيامبر خدا حكايت مىكند و در توصيف وضوى رسول الله مىگويد: پيامبر بر دو پاى خود مسح كرد و همچنين رواياتى كه از ائمّه(عليهم السلام) رسيده است:
«عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ سَأَلْتُ ُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَر(ع) عَنِ الْمَسْحِ عَلَى الْقَدَمَيْنِ كَيْفَ هُوَ؟ فَوَضَعَ كَفَّهُ عَلَى الْأَصَابِعِ، ثُمَّ مَسَحَهَا إِلَى الْكَعْبَيْن ».
« راوى (احمد بن محمّد) گويد: از امام موسى بن جعفر(عليهما السلام) در مورد مسح پرسيدم كه چگونه بر روى پاها انجام شود؟ امام كف دست را بر روى انگشتان پا گذاشت و تا برآمدگى پاها كشيد» . 1
با توجه به گفتار فوق و فعل و سنّت پيامبر(ص) و اهل بيت(عليهم السلام) ، به درستى وظيفه در مورد پاها مى توان پى برد.
اما دربارۀ قرائت «وَ أَرْجُلَكُمْ» اين عبارت عطف است به مجموع جار و مجرور(بِرُؤُسِكُمْ)، كه در محل نصب است و مفعول «وَ امْسَحُوا» و نمىشود آن را بر «وُجُوهَكُمْ» عطف كرد؛ چرا كه بواسطه فصل بين فعل و مفعول به «وَ امْسَحُوا» موجب تكرار لفظ «فَاغْسِلُوا» خواهد شد كه خلاف اصل مىباشد. 2
همچنين قرار گرفتن «أَرْجُلَكُمْ» در كنار «رُؤُسِكُمْ» گواه بر اين است كه پاها نيز بايد مسح شود، نه اينكه آن را بشويند چرا كه عطف بر محلّ «بِرُؤُسِكُمْ» است نه عطف بر«وُجُوهَكُمْ». 3
- (إِلَى الْكَعْبَيْنِ...) ؛ قيد «إلى الكعبين» ( \ برآمدگى روى پاها) بدين خاطر است كه محدودۀ مسح مشخص شود. اما در اين كه كعبين كجا واقع شده، ميان مفسران و اهل لغت اختلاف نظر وجود دارد، مرحوم طبرسى مى فرمايند: «كعبين دو استخوان برآمده بر روى پاست كه متصل به مَفصل پا مىباشد.» 4
اين تعريف مشهور است و با معناى لغوى نيز مناسبت بيشترى دارد؛ زيرا كعب به معناى رفعت و علوّ است، هر چند بنابر مفاد برخى اخبار به مفصل الساقين نيز كعب اطلاق مىشود. به هر حال، مسح بايد از سر انگشتان تا منتهاى كعبين باشد؛ چرا كه غايت نيز داخل مغياست و اين قول به احتياط نزديكتر است. 5
آنچه گذشت گزيدهاى بود از تفسير آيۀ وضو نزد اماميه.